نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

با حاکم شدن گفتمان نرم بر محیط امنیتی نظام جهانی، اولا ماهیت مفاهیمی چون قدرت، تهدید و امنیت و نحوه ارتباط میان آنها در حال دگرگونی است و ثانیاً مشارکت، اعتماد و وفاداری مردم به دولت و در یک کلام سرمایه اجتماعی نقشی مهم در تأمین امنیت ملی و مقابله با تهدیدات امنیتی و نیز افزایش میزان قدرتمندی کشورها یافته است. در این دیدگاه میزان امنیت و قدرت ماهیتی متفاوت و معطوف به مردم دارد. از همین رو سرمایه اجتماعی می‌تواند به عنوان حلقه اتصال بین سه مؤلفه قدرت، امنیت و تهدید در گفتمان نرم‌افزاری قرار گیرد. وجود سرمایه اجتماعی کارآمد، به مثابه افزایش ضریب تدافعی و توانشی نظام سیاسی می‌باشد که نتیجه آن ثبات سیاسی است و فقدان سرمایه اجتماعی کارآمد، به معنای افزایش آسیب‌پذیری نظام تلقی می‌شود که نتیجه آن بی‌ثباتی سیاسی است. فهم این نوع ارتباط و بیان آن در قالب مدلی ارتباطی، هدف غایی انجام این پژوهش است.در همین راستا سئوال اصلی پژوهش حاضر عبارت است از اینکه: چگونه می‌توان میان سه مؤلفه قدرت،تهدید و امنیت نرم ارتباط برقرار نمود؟در پاسخ به سئوال، الگوی ارتباطی بین سه مؤلفه طراحی‌شده که تشریح آن در متن به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
نحوه‌ی برقراری ارتباط میان قدرت، تهدید و امنیت در مکاتب مختلف امنیتی پاسخ‌های مختلفی را دارد. اما برقراری این ارتباط در گفتمان نرم‌افزاری، به جهت نبود نظریه‌ای منسجم و کارآمد، در تبیین مفاهیمی نظیر تهدید نرم و امنیت نرم با مشکلی دو چندان مواجه است. چرا که از یک طرف خودِ این مفاهیم هنوز در قالب نظریه سازمان‌دهی نشده‌اند و ثانیاً نحوه ارتباط آنها مشمول اظهار نظرهای گوناگونی واقع شده است. از اینرو، به نظر می رسد در گام اول بتوان با بهره گیری از سرمایه اجتماعی به مثابه منبع مشترک هر سه مفهوم، و در گام دوم با شاخص سازی مناسب برای سرمایه اجتماعی، نوعی ارتباط نرم بین این واژگان برقرار نمود. این نحوه‌ی ارتباط به خصوص در مقطع انتخابات می‌تواند کارآمد باشد.روش انجام این پژوهش توصیفی - تحلیلی است و شیوه گردآوری مطالب از طریق مطالعه کتابخانه‌ای اسنادی می‌باشد.

کلیدواژه‌ها

مقدمه

رواج گفتمان نرم در مطالعات سیاسی و امنیتی، گویای آن است که ماهیت مفاهیمی چون قدرت، تهدید و امنیت و نحوه ی ارتباط میان آنها در حال دگرگونی است. به گونه ای که توانمندی برتر نظامی و اقتصادی نمی تواند در افزایش ضریب تدافعی (امنیت نرم) و توانشی (قدرت نرم) در مقابله با تهدیدات نرم کارآمد باشد.

در حالی که در گفتمان سخت افزاری، قدرت را می توان به معنای تواناییِ دارنده ی آن برای واداشتن دیگران به تسلیم در برابر خواست خود به هر شکل دانست، در گفتمان نرم افزاری، قدرت نرم متکی بر توان شکل دهی بر ترجیحات دیگران، از طریق جذابیت است. همچنین، امنیت سخت با تکیه بر گفتمان سلبی به معنایِ نوعی اطمینان و احساس ایمن بودن از خطرات و تهدیدات عینی و ادراکی است. و امنیت نرم با تکیه بر گفتمان ایجابی، به معنای وجود تعادل بین خواسته ها و داشته ها است. و نیز تهدید سخت، به معنای ترس از به مخاطره افتادن وضعیت امنِ فعلی افراد جامعه و نظام سیاسی است. تهدید نرم به معنای تردید در مبانی، زیرساختهای یک نظام سیاسی، بحران در ارزش ها و باورهای اساسی جامعه و بحران در الگوهای رفتاری جامعه است. در نگاه مکتب رئالیسم، رابطه سنتی میان قدرت و امنیت، به معنای آنست که هدف از کسب قدرت بیشتر دستیابی به امنیت بیشتر بود. اما در نگاه گفتمان نرم افزاری، این رابطه به گونه ای دیگر است. نگارندگان در جهت فهم این نوع ارتباط که هدف غایی این پژوهش محسوب می شوداز مفهوم سرمایه اجتماعی به عنوان منبع مشترک این مفاهیم در حکم پل ارتباطی استفاده می کنند.

 تعریف مفاهیم و چارچوب نظری

از آنجا که در تحلیلهای علمی، شناخت مفاهیم اصلی و هم افق شدن در باب معانی و شناسایی متغیرهای اصلی و فرعی و چارچوب نظری اهمیت زائدالوصفی در عقلانیت پژوهش و نتیجه بخشی آن دارد در این قسمت پس از تعریف مفاهیم اساسی، چارچوب نظری برای تحلیل ارتباط سه مؤلفه اصلی مقاله ارائه می گردد.

1-مفهوم شناسی

1-1-        قدرت نرم

رواج گفتمان نرم، در مطالعات سیاسی و امنیتی دهه پایانی قرن بیستم، افق جدیدی در فهم و تبیین مسائل اجتماعی و راهبردی به وجود آورده است. اتصال این صفت به موصوفاتی چون قدرت، تمام خصوصیات آنها از جمله ماهیت، اهداف، ابزار، فرآیند تولید، ویژگی و منابع را دستخوش تغییر و تحول نموده است. به گونه ای که امروزه تعابیر سنتی از این مفاهیم در برخورد با گفتمان نرم افزاری، در حکم تعابیری ناکارآمد توان فهم و تبیین تحولات را ندارند.

در جامع ترین تعریفی که از قدرت نرم توسط ژوزف نای ارائه شده، قدرت نرم چنین تعریف شده است: «قدرت نرم عبارتست از توانایی شکل دادن به اولویتها و ترجیحات دیگران با تکیه بر عنصر اقناع سازی از طریق به کار گیری عنصر جذابیت.» (نای،1387: 46-43)

این تعریف دارای دو کلید واژه اساسی است. اول آنکه، قدرت نرم بر خلاف قدرت سخت تنها به دنبال تغییر ساده رفتار افراد نیست، بلکه به دنبال تحمیل ارزشها، آرمانها، ترجیحات و اولویتهای خود می باشد. براین اساس قدرت نرم به ابعادی از قدرت توجه دارد که ضمن برخورداری از ماهیتی غیر خشن و نامحسوس بر مؤلفه هایی چون فرهنگ، هویت، مذهب و .. تکیه دارد و از ابزارهایی چون رسانه، هنر، ادبیات، علم و ... بهره می گیرد. (یزدانی و شیخون،1390: 97)

2-1-تهدید نرم

تهدید نرم عموماً در مقابل تهدید سخت قرار می گیرد و اساسأ موصوف نرم تغییرات مهمی را در عناصر اصلی تهدید به جای می گذارد که در گذر زمان ایجاد شده است. به طور مثال در تهدید نرم، ابزار تهدید از سخت به نرم تغییر می یابد و نیز عنصر هدف و قلمرو تهدید از سخت به نرم جابجامی شود. به عبارت دیگر تغییر و تحول در ماهیت هدف، ماهیت و جنس تهدید را تعیین کرده و آن را به دو دسته تهدید نرم یا سخت تبدیل می کند. (ذوالفقاری، عصاریان نژاد، 1389: 152)

در تهدید نرم عامل تهدید به دنبال فراهم کردن الگوهای اقناعی است و تلاش می کند که مخاطب را به گونه ای تحت تأثیر قرار دهد که، ترجیحات و الویتهای خود را مطابق خواسته های عامل تهدید فهم و درک نماید. به عبارتی تهدید در هر بعد و شکل یک هدف اساسی را دنبال می کند و آن عبارت است از «تحمیل اراده بر حریف و انجام رفتار مطلوب و مورد نظر تهدید کننده.» یک بخش تأثیرگذاری بر افکار از طریق الگو پردازی است و بخش دیگر آن را باورسازی و مسخ الگوهای رایج تشکیل می دهد. (گروه مطالعات دانشکده امنیت ملی، 1388: 101)

بنابراین می توان گفت که تهدید نرم عبارتست از هرگونه اقدام غیر خشونت آمیز که ارزش ها و هنجارها را مورد هجوم قرار داده و در حد نهایی منجر به تغییر در الگوهای رفتاری و خلق الگوهای جدید می شود که با الگوهای رفتارهای نظام حاکم تعارض داشته باشد.

3-1-امنیت نرم

هرچند در مورد امنیت نرم، تعریف خاصی وجود ندارد با این وجود جامع ترین تعریف موجود از امنیت نرم که منطبق با اهداف این پژوهش می باشد متعلق به افتخاری است. وی با تقسیم بندی امنیت در دو گفتمان سلبی و ایجابی، امنیت نرم را مربوط به گفتمان ایجابی دانسته و در تعریف گفتمان سلبی امنیت می نویسد:

«گفتمان سلبی امنیت[1]: دراین گفتمان، امنیت بر وضعیتی اطلاق می شود که در آن، یا نسبت به منافع بازیگر تهدیدی از سوی بازیگران وجود نداشته باشد؛ یا در صورت وجود تهدید، امکان مدیریت آن برای بازیگر حاصل باشد. امنیت در این گفتمان بر مفاهیم «تهدید» و «دیگران» استوار است. وجه اطلاق وصف سلبی برای این گفتمان، اشتراک تمامی تعاریف این گفتمان بر نبود تهدید است.» وی در تعریف گفتمان ایجابی امنیت نیز می نویسد: «گفتمان ایجابی امنیت:[2]: در این گفتمان صرفاً نبود تهدید معیار تعریف امنیت نبوده، از آن به شرط لازم و نه شرط کافی تعبیر می شود. عامل اصلی در تحقق امنیت، عنصر رضایت است که در تعریف امنیت ایجابی دخالت نموده، می توان آن را چنین تعریف کرد: امنیت وضعیتی است که در آن بین خواسته ها- از یکسو- و داشته ها، از سوی دیگر، نسبتی متعادل وجود دارد؛ به گونه ای که در چارچوب سرمایه اجتماعی، نوعی رضایت را نزد بازیگران تولید می نماید چنان که ملاحظه می شود امنیت در این گفتمان به رضایت و نه قدرت تقلیل می یابد.» (افتخاری، 1380: 29-14) با عنایت به تعریفی که از امنیت نرم ارائه شد، می توان امنیت نرم افزارانه را در حفظ ارزش ها و هویتهای اجتماعی دانست که بر گفتمان ایجابی امنیت تطابق دارد.

4-1- سرمایه اجتماعی

این اصطلاح اولین بار توسط پیر بوردیو، در زمینه ای اقتصادی مورد استفاده قرارگرفت. با اینحال، اولین نظریه ها به طورجدی و علمی توسط کلمن و پاتنام ارائه شده است. این دو از طراحان اصلی سرمایه اجتماعی هستند. به عقیده پاتنام سرمایه اجتماعی «وجوه گوناگون سازمان اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه ها است که می توانند با تسهیل اقدامات هماهنگ، کارایی جامعه را بهبود بخشند.» (پاتنام،1380: 285) وی شبکه ها، هنجارها، اعتماد و مشارکت را چهار مؤلفه اصلی سرمایه اجتماعی معرفی می کند. سرمایه اجتماعی موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینه اعضای یک اجتماع شده و در نهایت منافع متقابل را تأمین کرده و باعث توسعه سیاسی و اجتماعی می گردد. با عنایت به این تعریف سه مؤلفه اعتماد، هنجارها و ارزشها و ارتباطات متقابل انسانی عناصر تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی محسوب می شوند. فاین بن نیز منظور از سرمایه اجتماعی را انسجام درونی فرهنگی جامعه، هنجارها و ارزش های حاکم بر تعاملات فیما بین مردم و نهادهایی می داند که این هنجارها و ارزش ها در آن تعبیه می شوند. (فاین، 1385: 285) فوکویاما نیز هنجارهای مولد سرمایه اجتماعی را حاصل تکرار همکاری میان مردم می داند: (فوکویاما به نقل از تاجبخش، 1385: 170) این سرمایه موجب پایین آمدن سطح هزینه های تعاملات اجتماعی و اقتصادی و اقدامات مختلف می گردد. (کاووسی، طلوعی اشلقی، 1386: 15)

جان فیلد سرمایه اجتماعی را در دو کلمه خلاصه می کند و در این خصوص می نویسد: «روابط مهمند» مردم با برقراری روابط و پایدار کردن آن در طول زمان، می توانند اهدافی را به دست آورند که هرگز به تنهایی قادر به دستیابی به آن نبودند. مردم از طریق یک سری شبکه های اجتماعی تلاش می کنند ارزش های مشترکی را با دیگر اعضا به اشتراک بگذارند. این شبکه ها به عنوان منبعی در نظر گرفته می شوند که نوعی سرمایه ایجاد می کنند. سرمایه اجتماعی، تنها در یک شبکه اجتماعی می تواند تولید شود و حیات داشته باشد. (فیلد، 1385: 1)

5-1-ثبات سیاسی

ثبات سیاسی عبارتست از فقدان نسبی برخی از انواع حوادث سیاسی بی ثبات کننده که خواه به صورت تغییر در ساختار قدرت در رژیم سیاسی و تغییر در حکومت، خواه به صورت مسالمت آمیز و خواه به صورت خشونت آمیز، به چالش با قدرت سیاسی موجود با خود ساختار اقتدار سیاسی می انجامد. بنابراین منظور از ثبات سیاسی، مفهومی فراتراز پایداری حکومتها می باشد و عبارتست از مورد تهدید قرار نگرفتن نظام سیاسی یک کشور که در این تعریف تداوم حکومتها نیز جای می گیرد. (ساندرز،1380: 1)

2- چارچوب نظری پژوهش

به واسطه نو پدید بودن این واژگان در ادبیات علم سیاست، نظریه پردازی پیرامون آنها، مراحل جنینی خود را گذرانده و تا کنون هیچ نظریه جامع و مانعی که دارای چهارچوبی مستدل و قابل اطمینان برای تبیین این پدیده ها باشد، ارائه نگشته است. با این حال در بیان نسبت میان سه مفهوم متقارن و نزدیک به یکدیگر «امنیت نرم»، «قدرت نرم» و «تهدید نرم» صاحب نظران حوزه امنیت دیدگاههای متفاوتی ارائه کرده اند. این دیدگاهها در دو دسته کلی قابل تقسیم بندی هستند:

1-2-امنیت نرم و تهدید نرم به مثابه مشتقات قدرت نرم

گروهی امنیت نرم، را به مثابه مفهومی وابسته به قدرت نرم و یا مشتق از آن مورد بررسی قرار می دهند. (پوراحمدی، 1387 :161) به عقیده این صاحبنظران؛ به طور کلی امنیت، ملموس ترین و اصلی ترین بعد و تبلور قدرت است. هر بازیگری در عرصه ملی و بین المللی در جستجوی قدرت بیشتر برای دستیابی به امنیت بیشتر است. بنابراین قدرت نرم ناظر بر توانمندیهای یک کشور در حوزه نرم است و امنیت نرم وضعیتی ناشی از تبلور قدرت نرم واحدهای سیاسی است که در آن امکان توسعه همه جانبه فراهم می‌گردد. (نصری،1380: 34) قدرت نرم و امنیت نرم در عین حال با یکدیگر دارای رابطه ای طرفینی هستند و هردو همدیگر را تقویت و در صورت ضعف، همدیگر را تضعیف می‌نمایند.

این سطح از وابستگی بین مفهوم امنیت نرم با مفاهیمی چون قدرت نرم و تهدید نرم به منزله نوعی غفلت از مفهوم امنیت نرم و توسعه نیافتگی آن در مطالعات امنیتی می‌باشد. یکی از دلایل این غفلت وجود دامنه مشترک بین مفهوم امنیت و مفهوم قدرت است. به نظر می‌رسد در دوره جنگ سرد، دولتها اسیرکشمکش قدرت بودند و امنیت از مشتقات قدرت به ویژه قدرت نظامی تلقی می‌شد و در گستره عمومی چندان معنای مستقلی نداشت وبه عنوان مفهومی جداگانه، مطالعه نمی‌شد.

آنچه روشن است این که در مطالعات امنیتی دو دهه اخیر، نرم سازی هر سه مقوله تهدید، امنیت، قدرت رشد کرده است لیکن چندان روشن نیست که آیا این سه مقوله می‌توانند به همراه هم، بسته منسجمی را تولید کنند یا نه؟ بدین معنی که آیا مفهوم نرم در تهدید، همان معنا را در قدرت و امنیت دارد یا اینکه ممکن است میان این ها تمایزاتی وجود داشته باشد. (قاسمی،1391: 26) به نظر می‌رسد که این مفاهیم از هم متمایزند اما با هم رابطه دارند. ولی باید توجه داشت این بدان معنا نیست که امنیت نرم صرفا حاصل این مقوله‌ها است بلکه گاه این نوع امنیت حتی می‌تواند برخاسته از قدرت سخت باشد.

2-2- قدرت نرم، امنیت نرم و تهدید نرم به مثابه کارکردهای سرمایه اجتماعی

در دیدگاهی دیگر، سرمایه اجتماعی، به مثابه سازمان اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه هاست که در اندیشه نظریه پردازانی نظیر کلمن و پوتنام بیان شده است. سرمایه اجتماعی درسطح کلان، بیانگرتوصیف ویژگیهای جامعه یا گروهی از اجتماع است که توانایی سازماندهی جمعی و داوطلبانه برای حل مشکلات متقابل یا مسائل عمومی را افزایش میدهد. در موارد زیادی، سرمایه اجتماعی ضعفهای دولت، را جبران کرده و به میزان بالایی از ثبات میرساند. منابع سرمایه اجتماعی اشتراکات زیادی با مؤلفه های امنیت هرکشور دارند که از سویی به صورت مستقیم و از سویی دیگر، به صورت غیرمستقیم (اعتمادسازی) زمینه را برای گامهای بعدی در مسیر پیشرفت میسر می سازند. (نک حیدری،1389)

سرمایه اجتماعی یا مؤلفه های آن، همچون شبکه ها، هنجارها و اعتماد، تسهیل کننده کنش و افزایش همکاری جمعی برای نفعهای چندجانبه است. اعتماد سیاسی و مشروعیت، سبب افزایش حمایت شهروندان از سیاستها یا اعمال و عملکرد آنها طبق قانون میشود. شبکه های مشارکتی، موجب غنای سرمایه اجتماعی و تعمیق آن میشوند و سرمایه اجتماعی، تقویت باورمندیِ درونی ِمتکی بر روحیه جمعی را به دنبال دارد که ثمره آن، جلوگیری از ذره گونه شدن افراد است. (نک افتخاری، 1387الف، بخش چهارم)

به طور کلی این رویکرد به دو جهت، می تواند چارچوب نظری مناسبی برای این مقاله در نظر گرفته شود. اول آنکه بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و منابع سازنده قدرت نرم و امنیت اشتراکاتی دیده می شود که می تواند بین این مفاهیم، رابطه ای نرم افزارانه برقرار کند. و دوم آنکه با اهمیت یافتن منابع نرم افزاری قدرت و امنیت، سرمایه اجتماعی هر جامعه ای نخستین نقش را در تأمین امنیت و قدرت دارد. طراحی انقلابهای رنگی و ایجاد بحرانهای امنیتی، بر مبنای سرمایه اجتماعی در کشورهای پسا کومونیستی در طی سه دهه اخیر، خود گویای همین امر است که کارآمدی سرمایه اجتماعی، مهمرین منبع تضمین امنیت نرم و قدرت نرم است. و از طرف دیگر فقدان یا ضعف آن، منبع شکل گیری تهدیدات نرم افزاری است. بی ثباتی سیاسی نتیجه نهایی این فرآیند است که در مواقعی نظیر انتخابات می تواند به خوبی نمایان شود. فرآیند برگزاری انتخابات به جهت آنکه می تواند هنجارهای موجود را تقویت یا تخریب نماید و ارتباطات نوینی را شکل دهد و همچنین سلامت یا عدم سلامت برگذاری انتخابات، اعتماد عمومی جامعه را دگرگون می کند، فرصت مناسبی برای تشکیل و تخریب سرمایه اجتماعی محسوب می شود. بررسی شکل گیری این فرآیندها، موضوعی است که در این مقاله بدان پرداخته خواهد شد.

3-ادبیات پژوهش

همانطور که در مقدمه عنوان شد، این پژوهش به دنبال برقراری ارتباط بین سه نظریه قدرت نرم، تهدید نرم و امنیت نرم، می باشد. محققان در مطالعات خود هیچ نوع منبعی که به صورت مستقیم به موضوع این مقاله یعنی؛ برقراری ارتباط بین سه مؤلفه مزبور، از طریق سرمایه اجتماعی باشد ملاحظه ننموده است. با این حال آثار زیادی اعم از کتاب و مقاله در خصوص این سه مؤلفه وجود دارد که می‌توان به برخی از مهمترین آنها به تفکیک موضوعی یعنی؛ قدرت نرم، تهدید نرم و امنیت نرم اشاره کرد.

1-3- مهمترین متونی که درباره قدرت نرم نگارش یافته اند عبارتند از:

قدرت نرم، نظریه ای است که مبدع آن جوزف نای، استاد دانشگاه هاروارد می باشد. نای با نگارش سلسله مقالات و کتابها به دنبال ارائه نظریه ای جدید از قدرت بوده است. وی با بررسی فراز و فرود میزان قدرت ایالات متحده در جهان، به خصوص پس از حمله آمریکا به عراق، با ارائه مفهوم قدرت نرم، با گذر از سخت افزار گرایی به نرم افزار گرایی؛ گشاینده دریچه نوین مطالعات در عرصه قدرت می باشد.

از دیگر آثار مهم در باب قدرت نرم می توان کتاب قدرت نرم، فرهنگ و امنیت، (افتخاری و همکاران،1387) را نام برد. موضوع اصلی این کتاب قدرت نرم و امنیت است. که فرهنگ بسیج و قدرت نرم، قدرت بسیج و امنیت نرم، دانش بسیج و تولید قدرت نرم و الگوی بسیج در فضای فرهنگی مهمترین موضوعات آنست. مباحث کتاب جهت تبیین قدرت نرم و امنیت نرم بر موضوع فرهنگ تمرکز یافته و موضوع سرمایه اجتماعی در آن بحث نشده است.از آثار مهم وی می توان به کتاب قدرت نرم ابزارهای موفقیت در سیاست بین الملل (نای، 1387) اشاره کرد.

 از دیگر آثار مهم، کتاب قدرت نرم و سرمایه اجتماعی (افتخاری و همکاران، 1387الف) می باشد. این کتاب در برگیرنده مجموعه مقالات همایش ملی بسیج و قدرت نرم است که در زمستان 1386 تدوین شده است که به مفهوم قدرت نرم و سرمایه اجتماعی نیز پرداخته شده است. این مجلد بیشتر در قدرت نرم متمرکز است. گونه شناسی قدرت نرم، نگاهی انتقادی به قدرت نرم، حوزه‌های کاربرد قدرت نرم، بنیاد معرفتی قدرت نرم، گفتمان اسلامی قدرت نرم، بررسی مقایسه ای قدرت نرم در گفتمان اسلامی و گفتمان لیبرال دمکراسی و بحثهای مربوط به سرمایه اجتماعی در این مجلد مطرح گردیده است. برخی از مقالات این کتاب، جهت بحث حاضر مفید بوده و تا اندازه ای به بحث حاضر مربوط می باشد اما نگاه نظام مند به رابطه حوزه های مذکور که مقاله حاضر در پی آن است از جمله کاستیها می باشد که ضرورت پژوهشی اساسی در این زمینه را فراهم می نماید.

2-3- متون موجود درباره تهدید نرم عبارتند از:

تهدید نرم بر خلاف قدرت نرم، بیش از آنکه مفهومی وارداتی باشد، بر اساس ضرورتهای کشورمان و بیشتر در ادبیات استراتژیک آن ساخته و پرداخته شده است. در این زمینه کتاب «تهدید نرم؛ رویکردی اسلامی» (افتخاری،1391) عمده ترین منبع موجود می باشد. مؤلف در این کتاب با رویکردی انتقادی به نظریات رایج به ارائه نظریه اسلامی از تهدید نرم پرداخته است. کتاب تهدید نرم و راهبردهای مقابله (گروه مطالعات امنیتی دانشگاه عالی دفاع ملی،1388) منبع مهم دیگری می باشد که به بررسی تهدید نرم و شیوه های اعمال آن، شاخص ها و ابعاد آن در حوزه های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و جایگاه آن در نظریه های دفاعی و امنیتی پرداخته است. کتاب کالبد شکافی تهدید (افتخاری،1385) به شکلی عمیق به تهدیدات و از آن جمله تهدیدات نرم و کیفیت سیر آن از مرحله اجتماعی به امنیتی پرداخته است. متون موجود درباره تهدید نرم بر خلاف قدرت نرم، از نظر علمی، فقر بیشتری دارد، به طوریکه علاوه بر دارا بودن نقایص مربوط به متون قدرت نرم، حتی در ارائه تعریف از این واژه، هنوز مرز مشخصی بین تهدید نرم و سایر واژگان نرم افزاری وجود ندارد.

3-3-متون موجود درباره امنیت نرم عبارتند از:

امنیت نرم از جمله نظریاتی است که حجم بسیار کمی از مطالب را به خود اختصاص داده است. از جمله این آثار محدود می توان به کتاب «ن‍رم‌ اف‍زارگ‍رای‍ی‌ در س‍ی‍اس‍ت‌ خ‍ارج‍ی‌ آم‍ری‍ک‍ا و ام‍ن‍ی‍ت‌ در ج‍ه‍ان‌ س‍وم» (کیوان ح‍سی‍ن‍ی‌،1381) اشاره کرد. این نوشته در پی اثبات آن است که اصول ن‍رم‌ اف‍زار گ‍رای‍ی‌‌ ه‍م‍واره‌ از ب‍دو ش‍ک‍ل‌ گ‍ی‍ری‌ ج‍ام‍ع‍ه‌ آم‍ری‍ک‍ا، زم‍ی‍ن‍ه‌ه‍ای‌ ه‍وی‍ت‌ ب‍خ‍ش‍ی ب‍ه‌ ای‍ن‌ ک‍ش‍ور را ف‍راه‍م‌ آورده‌ان‍د. ای‍ن‌ اصول م‍ف‍ه‍وم‌ اتک‍ا ب‍ر ق‍درت‌ ن‍رم‌،ره‍ب‍ری‌ و ه‍ژم‍ون‍ی‌ خ‍ی‍رخ‍واه‌ را در ب‍رمی گ‍ی‍رد.

کتاب دیگر، «م‍ف‍ه‍وم‌ ام‍ن‍ی‍ت‌ م‍ل‍ی‌ ب‍ع‍د از ج‍ن‍گ‌ س‍رد ب‍ا ت‍ک‍ی‍ه‌ ب‍ر ک‍ش‍وره‍ای‌ ج‍ن‍وب‌ ۱۹۹۱ –۲۰۰۰» (س‍ل‍وک‍ان‍ه،1381) می باشد. این نوشته ت‍ب‍ی‍ی‍ن‌ و ت‍ف‍س‍ی‍ر پ‍ای‍ان‌ ج‍ن‍گ‌ س‍رد و ت‍اثی‍ر آن‌ ب‍ر م‍ف‍ه‍وم‌ ام‍ن‍ی‍ت‌ م‍ل‍ی‌ ک‍ش‍وره‍ای‌ ج‍ن‍وب‌ و ت‍غ‍ی‍ی‍رم‍اه‍ی‍ت‌ ت‍ه‍دی‍دات‌ از س‍خ‍ت‌اف‍زاری‌ ب‍ه‌ ن‍رم‌اف‍زاری‌ را دنبال کرده اس‍ت. نویسنده بر آن است ک‍ه‌ پ‍ای‍ان‌ ج‍ن‍گ‌ س‍رد م‍وج‍ب‌ ت‍غ‍ی‍ی‍ر م‍اه‍ی‍ت‌ ت‍ه‍دی‍دات‌ ک‍ش‍وره‍ای‌ م‍رک‍ز ع‍ل‍ی‍ه‌ ک‍ش‍وره‍ای‌ ج‍ن‍وب‌ از س‍خ‍ت‌اف‍زاری ب‍ه‌ ن‍رم‌اف‍زاری‌ ش‍ده‌ اس‍ت‌.

«طراحی مناسب کاربرد منابع قدرت نرم در تأمین امنیت ملی ج. ا. ا» تالیف کلاهچیان کتاب دیگری است که در این زمینه تالیف شده است. محقق در چارچوب این پژوهش در پی دستیابی به الگویی برای بسیج منابع قدرت نرم برای تأمین امنیت است. نتیجه این پژوهش ارائه الگویی سه وجهی مبتنی بر فرهنگ، سیاست و اقتصاد برای کاربرد منابع قدرت نرم ج. ا. ا است.

پژوهشی درباره امنیت نرم، (عبداله خانی،1389) نوشته دیگری در این باره است. این نوشته در بر گیرنده اصول مباحث و ادبیات امنیت نرم است. کتاب یاد شده تا زمان انجام این پژوهش تنها منبع مستقیم مربوط به امنیت نرم در زبان فارسی است که چاپ و منتشر شده است.

«تهدیدات قدرت ملی، مؤلفه‌ها و ابعاد» که حاصل پروژه ای تحقیقاتی در دانشگاه عالی دفاع ملی است. موضوع این کتاب شناخت و سنجش تهدیدات قدرت ملی به صورت عام است و هر دو بعد نرم و سخت قدرت ملی را مطالعه کرده و الگویی را هم در این رابطه ارائه نموده است. این تحقیق مطالب با ارزشی در مورد امنیت نرم افزاری و قدرت نرم دارد ولی تمرکز اصلی آن ابعاد نرم افزاری امنیت نیست و نمی تواند ارتباطی مبتکرانه بین آنها ایجاد کند.

علاوه بر آن آثار مجموعه مقالاتی همچون، چیستی معنا و مفهوم امنیت نرم؛ با مروری بر وجه نرم امنیت جمهوری اسلامی ایران (غرایاق زندی، 1388) و مقاله امنیت نرم و چرایی اهمیت آن ( یزدان فام، 1388) به بررسی چیستی و ابعاد و وجوه امنیت نرم می پردازد. در این آثار با اشاره به علل و عوامل موجده آفرینش واژه امنیت نرم؛ ابعاد، اهداف، ابزار و نتایج آن تشریح گردیده است. مقالات این کتاب، از جمله آثار مهم در حوزه امنیت نرم است که تا حد زیادی در شناخت ماهیت امنیت نرم کارآیی دارد.

4-3- متون موجود درباره سرمایه اجتماعی عبارتند از:

سرمایه اجتماعی از جمله نظریاتی است که از ادبیات نسبیاً غنی برخوردار می باشد. در حوزه تبیین رویکردها، مفاهیم و نظریات مربوط به سرمایه اجتماعی، کتاب سرمایه اجتماعی (فیلد،1386) کتاب نسبتاً جامعی می باشد که بحث عمده آن شناخت سرمایه اجتماعی و ارائه پیشنهادهایی جهت گسترش آن در آینده می باشد. این کتاب با بررسی نسبتاً گسترده نظریات بوردیو، کلمن، پاتنام که آثارشان بر مفهوم سرمایه اجتماعی افزوده است، آغاز می گردد. و هر سه بر قدرت شبکه ها تأکید دارند.

کتاب سرمایه اجتماعی (اعتماد، دموکراسی و توسعه) (تاجبخش،1384) نیز در بردارنده 19 مقاله است که در موضوع اعتماد، دموکراسی و توسعه با نگاه ویژه به مقوله سرمایه اجتماعی، گرد آوری، ترجمع و تآلیف شده است که ضمن آشنایی با مفهوم و نظریه های سرمایه اجتماعی، روش سنجش سرمایه اجتماعی، انتقادات و کاربردهای آن آمده است. بخش نخست کتاب دارای رویکرد نظری و بخش دوم دارای رویکرد انتقادی می باشد.

«بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و امنیت ملی» (حیدری،1389) عنوان پایان نامه ای است که درآن مؤلف به دنبال شناخت اثرگذاری سرمایه اجتماعی به عنوان موضوعات جدید حوزه ی سیاست بر امنیت ملی می باشد و در نهایت اثبات می نماید که فقدان سرمایه اجتماعی، تبعاتی نظیر بیگانگی سیاسی، تضعیف ارتباط و بحرانهای پنج گانه؛ هویت، مشروعیت، مشارکت، نفوذ و توزیع به وجود می آورد که می تواند امنیت ملی را به مخاطره بیندازد. این اثر، گرچه از امنیت نرم صحبتی به میان نیاورده؛ اما ناخودآگاه تأثیر سرمایه اجتماعی بر مؤلفه هایی از امنیت ملی را بررسی کرده که ماهیت نرم افزاری دارند و از این جهت منبع مفیدی در رابطه با بحث حاضر محسوب می شود.

تأثیر سرمایه اجتماعی بر امنیت ملی (مقایسه ایران و ترکیه) (شریفی،1392) پایان نامه دیگری است که نگارنده در آن مدعی است: سرمایه ا جتماعی می تواند به واسطه اثرگذاری بر عملکرد دولت، اقتصاد و... امنیت ملی را تحت تأثیر قرار دهد. نقطه اصلی تمرکز این پژوهش، امنیت ملی است که مؤلفه های سخت و نرم را توأمان مد نظر قرار می دهد و از نقطه نظر این مقاله نمی تواند کارایی داشته باشد.

جامعه شناسی امنیت ملی با مطالعه موردی جمهوری اسلامی ایران (نصری، 1384) مقاله ای است که هدف آن تحلیل بنیادهای اجتماعی امنیت ملی است. از نطر مؤلف، اگر سرمایه اجتماعی در یک جامعه در معرض سقوط نباشد می توان از بنیانهای محکم و اجتماعی امنیت سخن گفت. در غیر این صورت جامعه به جای همبستگی، جانب گسیختگی را خواهد گرفت و منافع صنفی یا فردی بر منافع ملی مقدم خواهد شد. این مقاله علی رغم اثبات تأثیر سرمایه اجتماعی بر امنیت، آن را در سطح ملی بررسی می نماید و از منظر این مقاله یعنی بعد نرم افزاری تهی می باشد.

فرآیند تولید قدرت نرم با تأکید بر اندیشه امام خمینی (عیوضی و امامی،1390) مقاله دیگری است که در آن مراحل تبدیل شدن سرمایه اجتماعی به قدرت نرم در اندیشه امام خمینی مورد بررسی قرار می گیرد و از حیث فرآیندی، می تواند مورد توجه مقاله حاضر قرار گیرد.

در جمع بندی سوابق پژوهشی این نکته مهم خودنمایی می کند که تمامی صاحبنظران در مباحث خود بیشتر از منظری خاص به دنبال شناخت هر یک از سه واژه مطمح نظر این مقاله بوده اند. به عبارتی گرچه از مؤلفه های سه گانه قدرت، تهدید و امنیت در گفتمان نرم افزاری به شکلی توصیفی و مجزا سخن به میان آمده است. اما در خصوص نحوه ارتباط این مفاهیم با یکدیگر آن هم از طریق متغیر واسطی چون سرمایه اجتماعی، پژوهشی صورت نگرفته است. از این رو پیش بینی می شود این پژوهش بتواند با برقراری ارتباط بین سه مؤلفه قدرت، امنیت و تهدید نرم، رفع کننده این نقیصه باشد.

سرمایه اجتماعی، منبع تولید قدرت نرم و امنیت نرم

قدرت، امنیت و تهدید در گفتمان نرم افزاری را می توان مفاهیم همبسته ای دانست که دارای اشتراکاتی از جمله در منابع هستند. گرچه هر کدام از این مؤلفه ها دارای منابع منحصر به فرد خود هستند، اما در نگاهی دقیق تر می توان به منابعی اشاره کرد که کارکرد مثبت آن ها مولد قدرت نرم و امنیت نرم خواهد بود و کارکرد منفی آن ها مولد تهدید نرم است. از جمله آنها، می توان به سرمایه اجتماعی اشاره کرد.

1-سرمایه اجتماعی منبع امنیت نرم

امنیت را می توان به دو قسم امنیت سلبی و ایجابی تقسیم کرد. در حالی که روایت های سنتی از امنیت، بر محوریت سلطه قرار دارد و امنیت را به سان وضعیتی که در آن منابع بازیگر از تهدید دیگر بازیگران مصون است، می شناساند؛ شکل گیری سرمایه اجتماعی به مثابه یک چارچوب فکری جدید، منجر می شود تا مرزهای معنایی امنیت، توسعه یافته و از اصل سلطه به اصل اقناع تمایل یابد.

رویکرد جدید امنیتی بدیل تأثیر پذیری از ماهیت نرم سرمایه اجتماعی در نهایت به مفهوم پاسخ گویی می رسد که متناسب با رکن خواسته های شهروندی در فهم امنیت ملی است. تأکید بر پاسخ گویی از آن روست که نتیجه آن اقناع تا تسلیم است. تسلیم مفهوم برآمده از تحمیل برای نیل به موقعیت تسلط معنا و مفهوم می یابد.اما در گفتمان ایجابی، در نتیجه پاسخ گویی به خواسته های شهروندی، نوعی رضایتمندی در شهروندان به وجود می آید که ایشان را اقناع نموده و در نتیجه سیاست پذیرش را پیشه می سازند . (ردادی، 1389: 325)

سرمایه اجتماعی که بر یک شبکه اجتماعی فشرده دلالت دارد موجب حفظ نظام می شود. ضعف و انهدام و سقوط سرمایه اجتماعی، خود به خود هزینه اجتماعی زندگی را برای مردم و دولت افزایش داده و به طور غیر مستقیم زمینه افزایش یا کاهش رضایت شهروندان از دولت را فراهم می آورد. سرمایه اجتماعی با ترویج اعتماد و همبستگی متقابل شهروندان، ارزش های مشارکت مردمی را پرورش داده و زمینه های بهره وری بیشتر سازمان ها را فراهم می آورد. در صورت فقدان یکی از مولفه های سرمایه اجتماعی مانند اعتماد، هزینه ها و فشارها افزایش یافته، گروه ها و حتی حاکمیت را به امنیتی دیدن رفتارها سوق می دهد. یکی از دلایل آسیب پذیری داخلی کشورهای جهان سوم، سطح اندک سرمایه اجتماعی است. اندک بودن قواعد رفتاری اعتماد آفرین موجب تشدید رقابت بین حکمرانان و مردم می شود . (آذری، 1388: 7)

2- سرمایه اجتماعی منبع تولید قدرت نرم

امروزه دیگر صرف برخورداری یک کشور از منابع و مواهب طبیعی«سرمایه» محسوب نمی گردد، بلکه مجموعه ای از سرمایه ها، از جمله بهره مندی از «سرمایه اجتماعی» منجر به تولید و افزایش قدرت ملی کشورها خواهد گردید. از شاخصه های سنجش قدرت نرم، میزان برخورداری ساکنین سرزمین از اعتماد و سایر مؤلفه های مطرح در حوزه سرمایه ی اجتماعی است. هیچ ملتی بدون برخورداری از قدرت نرم و ایجاد وفاق و همبستگی اجتماعی قادر به حرکت در مسیر تعالی و کسب اعتبار معنوی در جامعه ی جهانی نخواهد بود. این اعتماد در دو سطح مردم- مردم و حاکمیت- مردم قابل تجلی و بازتاب است. و سرمایه اجتماعی معطوف به کشف و استخراج این شاخصه ها در جوامع می باشد. (قدسی، 1389: 133)

قدرت نرم با تولید و توزیع آموزه ها و ارزش های خاص و جذاب، بنیانهای ارزشی و ارکان کشور را تقویت کرده و در راستای وضعیت مطلوب خویش قرار می دهد. این گونه تغییرات، از زیر ساختها و شبکه های تولید و توزیع اندیشه ها و هنجارها، به ویژه حوزه های آموزشی، فرهنگی و رسانه ای آغاز می شود.

بر پایه این تعریف سرمایه اجتماعی که موضوعی فرهنگ مدار، و کلید واژه های ادبیات آن بر اعتماد، آرمان و ارزش های اخلاقی استوار است، از جایگاهی قابل توجه در قدرت نرم بر خوردار می باشد. قدرت نرم یعنی توانایی تعیین اولویتها، به گونه ای که با دارایی های نامرئی مانند جذابیت های فرهنگی، شخصیتی و ارزشها همسو بوده و اعتبار معنوی را پدید آورد. برای مثال، اگر یک رهبر، ارزش هایی را ارئه کند که دیگران، خود مایل به پیروی از آن باشند، اداره کردن آن جامعه هزینه ی کمتری خواهد داشت. این اعتبار معنی باعث خواهد شد انسانها با اراده و علاقه ی خودشان کاری انجام دهند که اعمال کنندگان قدرت نرم آن را می خواهند.

با این وصف، سرمایه اجتماعی از جمله منابع قدرت نرم و از مهمترین آنها محسوب می شود. سرمایه اجتماعی از آن حیث که به روان سازی فرآیند تولید قدرت از سوی منابع سنتی کمک می کند، در خور توجه است. مطابق یافته های تاجفل، برخی از گروه های اجتماعی به جهت آنکه بتوانند از منابع پیشین خود به نحو احسن بهره برداری نمایند به سرمایه اجتماعی متوجه شده اند. برای مثال بسیج نیروی انسانی پیوسته یک منبع مهم تولید قدرت بود که در اشکال مختلف دنبال می شده است. اما تحول شرایط اجتماعی کاربرد روش های مذکور را ناممکن و یا بسیار دشوار ساخته است. لذا بسیج گری نیازمند بهره مندی از روش های تازه ای است که «تأکید بر سرمایه اجتماعی» هم امکان استفاده از منابع را توسعه می دهند، هم هزینه های کارگزار را کاهش می دهند. و به این وسیله از دو ناحیه به بازیگر کمک می کند. تأکید تاجفل بر اینکه گروه ها و جوامع موفق و کارآمد، آنهایی بوده اند که از سرمایه اجتماعی بالاتری برخوردار بوده اند، از همین ناحیه قابل درک و تفسیر است. (تاجفل به نقل از افتخاری،1387الف: 323)

شاخصهای سنجش سرمایه اجتماعی

علی رغم ارائه شاخص های مختلف، جهت سنجش سرمایه اجتماعی از سوی نظریه پردازان، مشارکت افراد جامعه می تواند شاخص خوبی در نظر گرفته شود. نظریه پردازان معتقدند که اعضایی که در یک سازمان مشارکت و همکاری می کنند، از رفتارهای مدنی برخوردارند که رفتارهای همگون به شمار می آیند، بر این مبنا فضای فعالیتهای داوطلبانه در یک جامعه که از نشانه های اصلی رشد سرمایه اجتماعی در آن جامعه است، خود تابعی از فراگیر شدن هنجارهای مشارکت جویانه در جامعه است.

1-مشارکت سیاسی به مثابه شاخص سرمایه اجتماعی

از نظر پوتنام، مشارکت، عاملی مهم در تشخیص و سرمایه اجتماعی در جامعه است. این مشارکت را می توان از تعداد افراد رأی دهنده، میزان مطالعه و حجم خرید روزنامه ها، اطلاعات شهروندان از مسایل سیاسی و مانند آن ها مورد اندازه گیری قرار داد. مطالعات نشان می دهد که ممکن است جامعه ای از لحاظ مشارکت سیاسی در حد پایینی باشد. مثلاًتعداد افراد شرکت کننده در انتخابات مجلس خیلی کم باشد و همین طور مطالعه ی روزنامه ها اندک و بینش سیاسی جامعه در سطح پایین باشد، اما در عین حال این جامعه از لحاظ مشارکت سیاسی نقادانه در سطح بالایی باشد و افراد در فعالیتهایی مانند راهپیمایی، تجمع ها، انقلابهای سیاسی و ... حضور فعالی داشته باشند. (الوانی،1381)

2-1-انتخابات شاخص ارزیابی مشارکت سیاسی

نهاد انتخابات، مهم ترین رکن ساختارهای مردم سالار به شمار می آید. گرچه این نهاد به تنهایی شرط لازم برقراری مردم سالاری نیست، اما در هر حال بدون آن، حداقل شرایط اولیه برای استقرار مردم سالاری تأمین نمی شود. انتخابات به عنوان شاخص مهم سنجش میزان مشارکت سیاسی، یعنی مهم ترین معیار ارزیابی جایگاه و نقش آفرینی مردم در نظام های سیاسی امروز، در بر گیرنده ی چرخش مسالمت آمیز قدرت، گسترش نظارت مردم، مشارکت لایه های مختلف اجتماعی و رشد نهادهای جامعه مدنی است. و به عنوان عاملی در جهت تقویت اعتدال و مدارای سیاسی و کاهش خشونت می باشد. این فرآیند در اصل این فرصت را برای شهروندان مهیا می کند که در تعیین رهبران و سیاستهای نظام تأثیر بگذارند.

انتخابات در کنار دیگر ساز و کارهای مشارکت مردم به صورت انفرادی، جمعی، گروهی و صنفی، مهم ترین و بارز ترین و قابل اندازه گیری ترین نوع مشارکت افراد در عرصه سیاسی است. انتخابات، از یکسو، پایه های اجتماعی قدرت سیاسی را نشان می دهد و از سوی دیگر، ملاک خوبی برای ارزیابی توزیع قدرت در جامعه است . ( عیوضی، 1385: 33)

تأثیر کارکردهای انتخابات بر مؤلفه های سرمایه اجتماعی

همان طور که اشاره شد انتخابات به عنوان شاخص ارزیابی میزان مشارکت مردمی نمایانگر میزان مشروعیت نظام سیاسی و وجود سرمایه اجتماعی است.این پدیده می تواند کارکردهایی را به دنبال داشته باشد. از جمله کارکردهای آن، تأثیر بر دو مؤلفه ی سازنده سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد و ارتباطات متقابل انسانی است. به عبارتی انتخابات می تواند در قوام یافتن سرمایه اجتماعی نقش مهمی را ایفا کند. همچنین از دیگر کارکردهای انتخابات وجود فساد انتخاباتی است که ضمن ایجاد بی اعتمادی نسبت به نظام سیاسی نقش کاهنده سرمایه اجتماعی را بر عهده دارد و زمینه ساز تهدید نرم خواهد شد.

1-انتخابات و ارتباطات سیاسی

در دوره معاصر، ارتباطات، فعالیتهای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را در بر می گیرد. با پیچیده تر شدن و گسترش جوامع اهمیت ارتباطات در بعد سیاسی نیز فزون تر می گردد. در ارتباط سیاسی آنچه اهمیت دارد، تأثیر بر نگرش و رفتار است. ارتباط گر سیاسی سعی می کند با بهره گیری از ابزارهای مختلف ارتباطی و کاربرد قوانین و تکنیکهای لازم بر مخاطب تأثیر گذارد.از نظر ارسطو ارتباط یعنی جستجوی کلیه امکانات برای اقناع. و این عبارت امروزه هم محور اصلی ارتباط سیاسی را شکل می دهد.با بهره گیری از تعاریف و دیدگاه هایی که پژوهشگران در خصوص ارتباط سیاسی ارایه داده اند می توانیم بگوییم ارتباط سیاسی یعنی ارتباط هدفمند درباره سیاست که شامل موارد زیر است: (ساعی، 1389: 2)

الف-همه شکل های ارتباطی که برای کسب هدفهای معین زیر نظر سیاستمداران و دیگر بازیگران و عاملان سیاسی قرار دارد.

ب-همه شکل های ارتباطی درباره بازیگران سیاسی و فعالیتهای آنان مثل گزارش های خبری، سرمقاله ها و همه شکل های مباحثه رسانه ای که سیاست را در بر می گیرد.

ج-همه شکل های ارتباطی که افراد غیر سیاسی مانند رأی دهندگان و نویسندگان روزنامه ها برای بازیگران سیاسی ارسال می کنند.

ارتباطات سیاسی به معنای انتقال اطلاعات سیاسی از بخش های سیاسی به بخش های اجتماعی است. و بر تعامل متقابل رسانه ها و سیاستمداران تأکید دارد. ( ساعی، 1389: 4) ارتباطات در یک مفهوم ساده یعنی انتقال اندیشه و پیام از یک منبع به گیرنده پیام. انتخابات هم بخشی از نظام ارتباطات است. در واقع پیامی از منبعی به گیرنده ای می رسد، هر چند این پیام به صورت نمادین باشد. یعنی تعداد آراء میزان مشارکت و نوع گرایش شهروندان را نشان می دهد.

در دوران مبارزات انتخاباتی حداقل هفت نوع ارتباط را می توان دسته بندی کرد: ارتباطات درون فردی، میان فردی، گروهی، سازمانی، قومی و فرهنگی، عمومی و رسانه ای(افخمی، 1378: 103) بلومر، در بیان نقش تئوری در تحقیقات مربوط به بهره مندی و خشنودی از رسانه ها می گوید:«هر انتخاباتی رویدادی ویژه غیر قابل تکرار و کاملاً خطی است که در طی آن نامزدهای انتخاباتی و توده مردم بیش از هر زمان دیگری در معرض حجم وسیعی از ارتباطات سیاسی قرار می گیرد.» (رهنورد و مهدوی راد، 1389: 307)

2-انتخابات و هنجارها

یکی از کارکردهای قابل توجه انتخابات تولید، بازتولید یا تضعیف ارزش های حاکم بر جامعه است. در هر جامعه ای زمینه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و هم چنین شرایط و وضعیتی که مردم هر جامعه ای در آن به سر می برند، شکل دهنده ی ارزش ها و هنجارهای مختص آن جامعه است.این هنجارها در حکم چارچوب و اصول کلی پذیرفته شده، جهت دهنده و تنظیم کننده ی رفتار مردم، به عنوان عنصر اصلی هر جامعه ای است. از این رو در هر انتخاباتی کاندیدها، گزینش شعارها، برنامه ها و روش های تبلیغاتی خود را به گونه ای انجام می دهند که مطابق با هنجارهای جامعه باشد، تا بتوانند به مقبولیت مردمی دست یابند.

فعالیت انتخاباتی کاندیدها بیشتر تقویت کننده محتویات ذهنی مردم است. بسیار مشکل است کاندیدها بتوانند کاری کنند که، مردم را به تصمیم گیری و عمل کردن در جهت خلاف مسلمات ذهنی وادار نمایند. هنگامی کاندیدها می توانند اثر مورد انتظار را بر مخاطبان و افراد جامعه داشته باشند که پیام های ارسالی آنها، با زمینه های ذهنی مردم، هماهنگی داشته، یا حداقل مخالف آن نباشد. از این رو به دلیل همخوانی فعالیتهای انتخاباتی کاندیدها با هنجارهای مورد پذیرش جامعه، می توان یکی از کارکردهای انتخابات را بازتولید ارزش ها و هنجارهای جامعه دانست.

3-انتخابات و اعتماد

اعتماد یکی از جنبه های مهم روابط انسانی و زمینه ساز همکاری میان اعضای جامعه است. اعتماد افراد را به تعامل و همکاری با گروهها افزایش می دهد و شبکه ای از روابط داوطلبانه بین گروه ها را در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی تشکیل می دهد. در واقع، اعتماد پیش شرط و تسهیل کننده مشارکت و انجام همکاری موفقیت آمیز است.

یکی از انواع اعتماد، اعتماد سیاسی است که به رابطه مردم و دولت می پردازد. مردم برای رفع نیازهای خود به خصوص برای تأمین امنیت و آسایش و مشارکت در امور جامعه نیاز به ارتباط با حاکمیت دارند. (گیدنز، 1377: 109) از طرفی دولتها نیز به ارتباط با مردم نیاز دارند. بیشتر دولتهای امروزین منتخب مردم هستند و دوام و بقای آن ها وابسته به حمایت و خواست مردم است که این امر بدون وجود اعتماد امکان پذیر نیست.

افزایش اعتماد سیاسی موجب تعامل بیشتر و بهتر بین مردم و مشارکت سیاسی مردم می شود. در عوض، کاهش آن موجب عدم حمایت و پشتیبانی مردم از مسئولان، عدم رعایت قوانین و مقررات، عدم حمایت از برنامه های دولت، کاهش مشارکت سیاسی، فرار از پرداخت مالیات، سرایت بی اعتمادی به نهادها و سازمانهای دولتی و در موارد خیلی حاد، موجب بحران مشروعیت می شود؛ به همین دلیل، اعتماد سیاسی همیشه یکی از کانونهای تجربه مسئولان بوده و به روش های مختلف سعی در افزایش آن داشته اند.

بی اعتمادی سیاسی در سطوح مختلف موجب توجه بیشتر به مسائل شخصی و جناحی و کاهش روحیه ی ایثار و فداکاری و از خود گذشتگی به خاطر منافع جامعه می گردد. در صورت کاهش اعتماد سیاسی، احساس وفاداری شهروندان به رژیم کمتر و در اجرای سیاستهای متخذه ی دولت، همکاری و تمکین کمتری از سوی آنها مشاهده می شود. (یحیایی، 1377)

مطالبی را تا کنون بیان شده است را می توان در قالب نمودار زیر نمایش داد.

 

 

 

سرمایه اجتماعی

مشارکت سیاسی

انتخابات

سرمایه اجتماعی

منبع قدرت نرم

منبع امنیت نرم

شاخص

شاخص

مؤلفه

کارکرد

اعتماد

ارتباط

هنجار

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نارضایتی به مثابه تهدید نرم

زمانی ایوان کلیما، در کتاب بین امنیت و ناامنی و در مقام ارزیابی وضعیت امنیتی انسان معاصر گفته بود: علی رغم تمام پیشرفتهای رخ داده در حوزه فناوری و تولید ابزارهای نوین برای امنیت سازی و صیانت از امنیت، باید گفت گه وضعیت امنیتی انسان نه تنها بهبود نیافته است که همچون گذشته هم نیست؛ چرا که «انسان امروز از زندگی ناراضی است.» کلیما و پیروان او که در پی شناسایی کانونهای نارضایتی و مدیریت آنها با هدف ایجاد امنیت هستند توانستند ماهیت تهدیدات امنیتی را متحول کرده، روایتی نوین از «تهدید نرم» عرضه کنند. مطابق این نظریه، هر بازیگر در میانه دو وضعیت قرار دارد که عبارتند از وضع موجود و وضع مطلوب. فاصله میان این دو وضعیت، «فضای امنیتی» مطلوب است وتهدیدات نیز در همین فضا امکان رشد و تکمیل می یابند. تهدیدات متصور در قالب این رویکرد عبارتند از:

اول؛ افزایش نارضایتی نسبت به وضعیت موجود

دوم؛ تعریف افراطی از وضعیت مطلوب به گونه ای که به وضعیت ایده آل و غیر قابل تحصیل، نزدیک یا تبدیل شود.

سوم؛ شکل گیری مقاومت اجتماعی نسبت به فرآیندهای انتقال از وضع موجود به وضع مطلوب. (افتخاری،1391: 73-72)

عوامل بسیاری در شکل گیری نارضایتی دخیل هستند. اما دراینجا متناسب با اهداف این مقاله به دو مورد اشاره می گردد.

1-نارضایتی ناشی از کاهش مشارکت سیاسی

مفهوم بحران مشارکت، بر نابرابری مناسبات توده ها و نخبگان و آسیب پذیری زیاد نخبگان استوار است. نویسند بحران مشارکت را اینگونه تعریف می کند: «کشمکشی است که نخبگان فرمانروا در خواست یا رفتار افراد یا گروه ها را در امر مشارکت سیاسی نامشروع قلمداد می نماید.» بر این اساس ریشه بحران مشارکت مربوط است به تضاد دیدگاه ها و منافع مشارکت کنندگان در امور سیاسی از یک سو، و نخبگان حاکم از سوی دیگر، چرا که مشارکت کنندگان علاقه مند به دخالت هر چه بیشتر در اداره سرنوشت و تدبیر امور اجتماعی و سیاسی و اقتصادی خویش اند، در حالی که نخبگان حاکم در مقابل این خواست رو به تزاید مقاومت نشان می دهند و از آنجا که نخبگان حاکم اولاً به علت عدم امکان تأمین اهداف عمومی و توزیع بهینه و عادلانه داده ها. ثانیاً به دلیل وابستگی شدید خود به ایدئولوژی سنتی اشان، در برابر خواسته های برابری خواهانه عمومی آسیب پذیرند و از طرفی هنوز مشارکت خواهان در نظم مدنی جدید با قواعد مستقر جا نیفتاده و اجتماعی نشده اند. لذا، در چنین شرایطی شورش و نارضایتی بر ارکان جامعه سایه می اندازد. (یحیایی، 1377) هر چه میزان شرکت در انتخابات بیشتر باشد، نشان از رضایتمندی بالای مردم نسبت به حکومت دارد. هر عامل یا حرکتی که میزان مشارکت مردم را پایین بیاورد، می تواند به عنوان یک تهدید ظاهر شود که مشروعیت سیاسی یک نظام را نشانه بگیرد.

2-نارضایتی ناشی از نابهنجاری ها

اگر در شبکه وسیع اجتماعی، هنجارها رعایت نشوند، زندگی اجتماعی و روابط اجتماعی مختل و جامعه عملاً فلج می شود. در آن صورت، روابط اجتماعی که هدفش بهتر ارضا شدن نیاز است، به طور معکوس تأثیر می گذارد و هر جا که انسان وارد شبکه روابط اجتماعی می شود، باید انتظار داشته باشد که این روابط در واقع مانع دست یابی او به اهدافش می شود و این در واقع فرد را قانع می کند که دنبال روابط دیگری هر چند غیر مشروع و نابهنجار برای ارضاء نیازهای خود برود و اینجاست که عدم رعایت هنجارها یا تضعیف آنها با باز شدن عمل نابهنجار و یا مجرمانه همراه می شود. (رفیع پور، 1375: 185-181)

بی ثباتی سیاسی نتیجه ناکارآمدی سرمایه اجتماعی

در دیدگاه نوسازی و توسعه به دلیل بالا رفتن سطح مشارکت سیاسی شهروندان، که نتیجه مستقیم توسعه و نوسازی است، ثبات هر جامعه سیاسی به رابطه سطح مشارکت سیاسی یا سطح نهادمندی سیاسی آن بستگی دارد. در صورتی ثبات سیاسی در جامعه حفظ می شود که به موازات افزایش مشارکت سیاسی، پیچیدگی، استقلال تطبیق و انسجام نهادهای سیاسی جامعه نیز فزونی گیرد. (هانتینگتون، 1370: 119)

در اصل، ثبات سیاسی ناظر به وجود توازنی بین خواسته های مردمی از یکطرف و کارویژه های دولتی از طرف دیگر می باشد. به تعبیر دیگر، در درون هر جامعه ای چنانچه نظام سیاسی حاکم بتواند به خواسته ای متنوع مردم پاسخ در خور و قانع کننده ای بدهد و نظام مزبور مطابق با باور عقاید و در یک کلام ایدئولوژی مورد قبول جامعه باشد و از جانب آن تأیید گردد، آن نظام از ثبات برخوردار خواهد بود. چنانچه کارآمدی دولت به هر دلایلی کاهش یابد، زمینه بروز نارضایتی فراهم می آید که در صورت گسترش و تعمیق آن ممکن است به زوال مشروعیت سیاسی نظام و در نهایت بروز رفتارهای اعتراض آمیز، که تجلی بیرونی بی ثباتی سیاسی هستند، منجر گردد. (افتخاری، 1381: 66-67) پس به طور کلی هر دولتی که مایحتاج شهروندان را در حد نسبی پاسخ دهد، اعتماد آنها را جلب کرده و توانسته در موقع ضروری از پشتیبانی آنها برخوردار باشد، در واقع در این صورت، دولت حمایت مردم را به صورت یک سرمایه اجتماعی عظیم در پشت سر خود خواهد داشت و در مواقع ضروری از آن بهره گیری خواهد نمود. در غیر این صورت با بی ثباتی سیاسی مواجه خواهد شد.

نتیجه گیری

با حاکم شدن گفتمان نرم وایجابی امنیت بر محیط امنیتی نظام جهانی، مشارکت، اعتماد و وفاداری مردم به دولت و در یک کلام افزایش سرمایه اجتماعی نقشی مهم در تأمین امنیت ملی و مقابله با تهدیدات امنیتی یافته است، زیرا در حالی که دیدگاه سلبی از امنیت بر نبود تهدید تأکید داشت و امنیت را وضعیتی تلقی می نمود که در آن تهدیدی نسبت به ارزش های حیاتی بازیگر وجود نداشته باشد، دیدگاه ایجابی آن را وضعیتی خاص می داند که افزون بر نبود تهدید، تعادلی بین خواسته های شهروندی و کارویژه های دولتی وجود داشته باشد. متأثر از همین تفاوت در دیدگاه است که، امنیت در دیدگاه سنتی بیشتر صبغه نظامی یافته و مقولاتی چون جنگ و نزاع در کانون آن قرار دارند. اما دیدگاه ایجابی ماهیتی متفاوت و معطوف به مردم دارد. بدین صورت که ایجاد رضایتمندی و کسب اعتماد مردم به همراه افزایش مشروعیت سیاسی، مبنای اصلی امنیت به شمار می آید. بر همین اساس مطالعات و برنامه ریزی های امنیتی در سالهای پایانی بیسستم متوجه مقولاتی چون سرمایه اجتماعی شده اند و حتی معادلات و توانمندی های نظامی و فناوری را در همین چارچوب فهم و تجزیه می کنند. (ماه پیشانیان، 1388: 389)

تأمین امنیت بدون داشتن سرمایه ای چشمگیر در حوزه اجتماعی میسر نبوده، یا دست کم بسیار دشوار خواهد بود. مشارکت اجتماعی، مردم سالاری و اعتماد متقابل مردم و دولت به یکدیگر از نتایج بسیار مهم سرمایه اجتماعی می باشد که ضمن تأمین رضایت مردمی و مشروعیت سیاسی به ثبات و امنیت داخلی نیز منجر می شود. زیرا مردم سالاری در معادلات امنیتی معاصر، صرفاً یک روش سیاسی برای اداره جامعه ارزیابی نمی شود؛ بلکه افزون بر آن الگویی عملیاتی به شمار می آید که می تواند برای مشروع یا نامشروع بودن حکومت دلالت داشته باشد. از این دیدگاه، جریان قدرت دورن یک جامعه با کاربرد الگوی مردم سالار به ثبات مورد نیاز دست یافته و از تعرض مصون می ماند؛ حال آنکه در غیر اینصورت، پشتوانه مردمی اش را از دست داده و راه زوال را طی خواهد کرد. به عبارتی مردم سالاری، به تولید مفهومی بنیادین و مهم چون ثبات منجر می شودکه برای قدرتها به طور سنتی، در بر دارنده ی معنای ایمنی بوده است. از سوی دیگر، مردم سالاری برای افراد و بازیگران خرده ملی، مفهوم رضایت را به دنبال دارد که جوهره امنیت را تشکیل می دهد . (ماه پیشانیان، 1388:390)

تحقیقات پاتنام در کشور ایتالیا مؤید آنست که چگونه سرمایه اجتماعی توانسته است راه را بر بروز بسیاری از بحران ها سد نماید. یا در صورت وقوع، به مهار و مدیریت آنها در کمترین زمان ممکن و با حداقل هزینه کمک کند. از این منظر سرمایه اجتماعی آن دسته از ویژگیهای یک جامعه یا گروه اجتماعی را شامل می شود که ظرفیت سازماندهی جمعی و داوطلبانه را برای حل مشکلات متقابل یا مسائل عمومی افزایش می دهد و نقش سیاسی- امنیتی آن در جلوگیری از بروز شکست در جامعه تبلور می یابد. (تاجبخش، 1385: 10)

به این ترتیب مشخص می شود که بی ثباتی سیاسی، در ارتباط مستقیم با میزان سرمایه اجتماعی نظام سیاسی است. به همین دلیل است که بن فاین از ضرورت توجه به ابعاد و سپهر اجتماعی سرمایه اجتماعی سخن می گوید و مدعی می شود که بدون درک و سنجش سرمایه اجتماعی نمی توان به الگوی مناسبی از اداره جامعه دست یافت . (نک فاین، 1385: فصل هفتم) با این رویکرد، مشخص می شود که سرمایه اجتماعی از چند طریق می تواند در بحث بی ثباتی تاثیرگذار باشد . (افتخاری، ب1387: 37)

-ضعف سرمایه اجتماعی زمینه مساعد را برای فعال شدن عوامل ضد ثبات اجتماعی فراهم می سازد. به عبارت دیگر، میزان اعتبار سرمایه اجتماعی با توسعه قلمرو آسیب ها رابطه غیر مستقیم دارد؛

- ضعف سرمایه اجتماعی به کاهش میزان نفوذ اقدامات دولت در مدیریت بحران منتهی می شود. به عبارت دیگر، میزان اعتبار سرمایه اجتماعی با میزان کارآمدی نظام سیاسی رابطه مستقیمی دارد؛

به طور کلی می توان چنین نتیجه گرفت که سرمایه اجتماعی، با تولید تولید قدرت نرم و امنیت نرم نقش بسزایی در نهادینه سازی رضایتمندی و تقویت ثبات سیاسی در جامعه دارند. بدین گونه که، سرمایه اجتماعی می تواند بر افزایش یا کاهش انتظارات ارزش بازیگران یا تلقی شهروندان از توانایی های ارزش دولتمردان مؤثر باشد. به گونه ای که چه بسا توانمندیهای ارزش اندک باشد، اما از ناحیه اعتماد مردم، کارآمدی آنها افزایش یابد یا مردم با اعتماد به وعده های دولتمردان، به نفع ثبات اجتماعی، تأمین خواسته های خود را به آینده واگذارند. در هر صورت، سرمایه اجتماعی می تواند، در حفظ تعادل بین دو گونه از انتظارات- با وجود فرایندهای بر هم زننده تعادل- مؤثر افتد و در نهایت ثبات را حفظ و حتی تقویت کند.

همچنین مشارکت سیاسی به عنوان شاخص مهم وجود و سنجه سرمایه اجتماعی، نشان از وجود ضعف و قوت قدرت و امنیت نرم در جامعه است. انتخابات به عنوان شاخص سنجش میزان مشارکت سیاسی، با داشتن کارکردهایی همچون تأثیر بر اعتماد یا بی اعتمادی افراد جامعه، افزایش ارتباطات سیاسی میان انسانها و تأثیر بر تقویت یا تضعیف هنجارها، مؤلفه های تشکیل دهنده ی سرمایه اجتماعی را دستخوش تغییر قرار می دهند. این سخن به معنای افزایش قدرت و امنیت نرم جامعه و یا افزایش تهدید نرم جامعه است.

نارضایتی که بنابر قرائتی (در مکتب انتقادی) تهدید نرم محسوب می شود، محصول ناکارآمدی یا کژکارکردی سرمایه اجتماعی و مؤلفه های تشکیل دهنده ی آن است که جامعه را به سمت بی ثباتی سیاسی رهنمون می شود. مطلب بیان شده بدین شکل نمایش داده می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

رضایتمندی

مند دی

رضایتمندی

مشارکت سیاسی

انتخابات

سرمایه اجتماعی، حلقه ارتباطی سه مؤلفه قدرت، تهدید و امنیت نرم

 

شاخص

مؤلفه

مؤلفه

شاخص

شاخص

کارکرد

شاخص

ثبات سیاسی

افزایش سرمایه اجتماعی معطوف به قدرت نرم

افزایش سرمایه اجتماعی معطوف به امنیت نرم

 

 

سرمایه

اجتماعی

اعتماد

ارتباط

هنجار

 

 

سرمایه

اجتماعی

 

 

 

نارضایتی

نارضایتی

 

 

مؤلفه

 

مؤلفه

بی ثباتی سیاسی

کاهش سرمایه اجتماعی معطوف به قدرت نرم

کاهش سرمایه اجتماعی معطوف به قدرت نرم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



[1] - Negative Security Discourse

[2] - Positive Security Discourse

 

-    افتخاری، اصغر (1380) «فرهنگ امنیت جهانی» در امنیت جهانی؛رویکردها و نظریه ها. آ.دی.مک کین ای، ترجمه: اصغر افتخاری، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی.
-        افتخاری، اصغر (1381) «رسانه ها وثبات سیاسی» در مجموعه مقالات همایشرسانه ها و ثبات سیاسی. تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
-        افتخاری، اصغر (1385) کالبد شکافی تهدید. تهران: دانشگاه امام حسین(علیه السلام)
-    افتخاری، اصغر (1387الف) «بازخوانی امنیتی سرمایه اجتماعی» در مجموعه مقالاتقدرت نرم و سرمایه اجتماعی(مطاالعه موردی بسیج)، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق(علیه السلام).
-        افتخاری، اصغر (1387ب) «مدیریت رسانه ای بحران» فصلنامه پژوهشهای ارتباطی. شماره 55.
-        افتخاری، اصغر (1391) تهدید نرم، رویکردی اسلامی. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
-        افخمی، حسین ( 1378) «انتخابات، ارتباطات و روابط عمومی» فصلنامه رسانه. شماره 3.
-        آذری، مصطفی (1388) «انتخابات و آثار آن بر سرمایه اجتماعی». روزنامه ایران، 8 تیر ماه.
-    پوتنام، رابرات(1380) دموکراسی و سنتهای مدنی(تجربه ایتالیا و درس هایی برای کشورهای در حال گذار) ترجمه: محمد تقی دلفروز، تهران: نشر روزنامه سلام.
-    پور احمدی، حسین(1387)«قدرت و امنیت نرم در نظام جهانی؛ با تأکید بر نقش و جایگاه بسیج» در قدرت نرم، فرهنگ و امنیت. تهران: دانشگاه امام صادق(علیه السلام).
-        تاجبخش، کیان (1385) اعتماد، دموکراسی، توسعه، تهران: نشر شیرازه.
-        حیدری، لیلی(1389) بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و امنیت ملی. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه رازی.
-        ذوالفقاری، حسین و حسین عصازیان نژاد، (1389) «رویکرد امنیت داخلی در مقابله با تهدید نرم»، فصلنامه مطالعات دفاعی استراتژیک، شماره 39.
-        ردادی، محسن (1389) منابع قدرت نرم سرمایه اجتماعی در اسلام. تهران: دانشگاه امام صادق (علیه السلام).
-        رفیع پور، فرامرز (1375) آناتومی جامعه یا سنته الله: مقدمه ای بر جامعه شناسی کاربردی. تهران: انتشارات کار.
-        رگن زیر، ایرنه (1369) کارگردانی دگرگونی سیاسی در جهان سوم. ترجمه: احمد تدین، تهران:نشر سفیر.
-        رهنورد، فرج الله و نعمت الله مهدوی راد (1389) مدیریت انتخابات. تهران: انتشارات اطلاعات.
-        ساعی، منصور (1389) جزوه درسی ارتباطات سیاسی، دانشگاه علامه طباطبایی.
-        ساندرز، دیوید (1380) الگوهای بی ثباتی سیاسی. ترجمه: ناشر، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی.
-    س‍ل‍وک‍ان‍ه، ش‍ه‍ن‍ام‌ (1381)م‍ف‍ه‍وم‌ ام‍ن‍ی‍ت‌ م‍ل‍ی‌ ب‍ع‍د از ج‍ن‍گ‌ س‍رد ب‍ا ت‍ک‍ی‍ه‌ ب‍ر ک‍ش‍وره‍ای‌ ج‍ن‍وب‌ ۱۹۹۱ ۲۰۰۰.پ‍ای‍ان نام‍ه دکتری‌، دان‍ش‍گ‍اه‌ آزاد اس‍لام‍ی‌، واح‍د ت‍ه‍ران‌ م‍رک‍زی‌.
-    شریفی، حسن (1392) تأثیر سرمایه اجتماعی بر امنیت ملی(مقایسه ایران و ترکیه). پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز.
-        عبدالله‌خانی علی(1385) پژوهشی در باره امنیت نرم.تهران: موسسه بین المللی ابرار معاصر تهران.
-        عیوضی، محمد رحیم (1385) مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
-    عیوضی، محمد رحیم و اعظم امامی (1390) «فرآیند تولید قدرت نرم با تأکید بر اندیشه امام خمینی)» فصلنامه مطالعات قدرت نرم. پیش شماره سوم.
-    غرایاق زندی، داوود. (1388) «چیستی معنا و مفهوم امنیت نرم؛ با مروری بر وجه نرم امنیت جمهوری اسلامی ایران» فصلنامه مطالعات راهبردی. شماره3.
-        فاین، بن (1385) سرمایه اجتماعی و نظریه اجتماعی، ترجمه:سید محمد کمال سروریان، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
-        فیلد، جان (1385) سرمایه اجتماعی. ترجمه: جلال متقی، تهران: موسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی.
-        قاسمی،صفت الله (1391)طراحی الگویی بومی برای سنجش امنیت نرم. پایان نامه دکتری. دانشگاه عالی دفاع ملی.
-        قدسی، امیر (1389) «جایگاه سرمایه ی اجتماعی در بازتولید قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران» فصلنامه راهبرد دفاعی. شماره 30.
-    کاووسی، اسماعیل و عباس طلوعی اشلقی (1386) «ابعاد، مولفه ها و شاخص های اندازه گیری سرمایه اجتماعی» پژوهشنامه سرمایه اجتماعی، تهران: پژوهشکده تحقیقات استراتژیک.
-        کلاهچیان، محمود(1387)طراحی مناسب کاربرد منابع قدرت نرم در تأمین امنیت ملی ج. ا. ا. پایان نامه دکتری داعا..
-        کوخایی، آزاد (1389) سرمایه اجتماعی و امنیت سیاسی و اجتماعی. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم سیاسی.
-        کیوان ح‍سی‍ن‍ی‌، اص‍غ‍ر(1381)ن‍رم‌ اف‍زارگ‍رای‍ی‌ در س‍ی‍اس‍ت‌ خ‍ارج‍ی‌ آم‍ری‍ک‍ا و ام‍ن‍ی‍ت‌ در ج‍ه‍ان‌ س‍وم.پ‍ای‍ان‌ن‍ام‍ه‌دکتری دان‍ش‍گ‍اه‌ ت‍ه‍ران‌.
-        گروه مطالعاتی دانشکده امنیت ملی(1388) تهدید نرم و راهبردهای مقابله. تهران: انتشارات دانشگاه عالی دفاع ملی.
-        گیدنز، آنتونی (1377) جامعه شناسی. ترجمه: منوچهر صبوری، تهران: نشر نی.
-    ماه پیشانیان، مهسا (1388) افزایش سرمایه اجتماعی و تأثیر آن بر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران: راهکاری برای مقابله با تهدیدات نرم آمریکا». در مجموعه مقالات قدرت و جنگ نرم؛ از نظریه تا عمل. به کوشش حجت الله مرادی، تهران: نشر ساقی.
-        مجموعه مقالات امنیت نرم در جمهوری اسلامی ایران،(1389) تهران: معاونت پژوهس دانشکده امام هادی(علیه السلام).
-     نای، ژوزف (1387) قدرت نرم، ابزارهای موفقیت در سیاست بین الملل. ترجمه: سیدمحسن روحانی و مهدی ذوالفقاری، تهران: اتشارات دانشگاه امام صادق(علیه السلام).
-        نصری، قدیر(1380) نفت و امنیت ملی ج. ا. ا. تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
-        نصری، قدیر(1384) «جامعه شناسی امنیت ملی با مطالعه موردی جمهوری اسلامی ایران» فصلنامه مطالعات راهبردی. شماره 2.
-        الوانی، مهدی و علی سید نقوی (1381) «سرمایه اجتماعی؛ مفاهیم و نظریه ها» فصلنامه مطالعات مدیریت. شماره 33 و 34.
-        هانتینگتون، ساموئل (1370) سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی. ترجمه: محسن ثلاثی، تهران: نشر علم.
-        یحیایی، فرید (1377) «عوامل بی ثباتی اجتماعی سیاسی در جوامع در حال گذار» روزنامه خرداد، 18 اسفند.
-        یزدان فام، محمود(1388)«امنیت نرم و چرایی اهمیت آن» فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره 3.
-    یزدانی، عنایت اله و احسان شیخون(1391) «قدرت نرم در سیاست خارجی آمریکا با تأکید بر پدیده فرهنگ» فصلنامه مطالعات قدرت نرم. شماره5.