نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

اهمیت قدرت نرم و فضای سایبری در بستر تکنولوژی‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی بر کسی پوشیده نیست. چین با اذعان به این اهمیت و با این چشم‌انداز که جنگ‌های آینده ممکن است جنگ‌های سایبری باشد اهمیت ویژ‌ه‌ای در رویکردهای دفاعی- تهاجمی خود به فضای سایبر و قدرت نرم داده است. سوال اصلی نوشتار این است که جمهوری خلق چین در بستر قدرت نرم و فضای سایبر چه رویکرد دفاعی- تهاجمی پیش گرفته است؟ فرضیات نوشتار در پاسخ به سوال اصلی این است که1-با توجه به این که جنگ‌های آینده ممکن است جنگ سایبری باشد، چینی‌ها در رویکرد دفاعی خود به دنبال حفظ شبکه‌های حیاتی و زیرساخت‌های حساس خود هستند.2- چین به دنبال طراحی نوعی جنگ جدید است که در میادین آتی جنگ، برتری اطلاعاتی را در مقابل دشمنان بالقوه خود به آن اعطا نماید. مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار کتابخانه به رشته تحریر درآمده است یافته‌ها حکایت از آن دارد که چینی‌ها در طراحی جنگی خود برای آینده در مقابل رقبای بالقوه در جهت حفظ زیر ساخت‌ها و شبکه‌های حیاتی خود در چارچوب رویکرد دفاعی و در جهت تخریب زیرساخت‌های حیاتی دشمنان در چارچوب رویکرد تهاجمی، دکترین جنگ سایبری و اطلاعاتی خود را تنظیم نموده‌اند.

کلیدواژه‌ها

مقدمه

پس از به قدرت رسیدن دنگ شیائوپینگ، که زمینه­های آن از زمان چوئن لای فراهم شده بود، جمهوری خلق چین بر اصلاحات و مدرنیزاسیون اقتصادی روی آورد و در همان حال حضوری نسبتاً اندک در امور جهانی داشت، پس از آن، در اواخر دهه1990 و نیز پایان جنگ سرد، چین دوباره رویه خود را تغییر داد و با اتخاذ یک استراتژی بر مبنای جنگ نرم در برابر غرب، بر قدرت نرم متمرکز گردید(ماه پیشانیان،757:1389-776) . در سال­هاى اخیر نیز جهش و رشد اقتصادى چین بسیارى از نگاه­ها را متوجه خود ساخته است، عده­ای آن را الگوى خود می­کنند و گروهى نیز این پیشرفت را موقتى مى­دانند که پس از مدتى فروکش خواهد کرد. در این میان نکته­اى که کمتر به آن پرداخته مى­شود و حتی کنگره آمریکا نیز به گفته نای از آن غافل ماند، قدرت نرم چین است. قدرتى که بیش از آنکه در تجهیزات نظامى و تصرف سرزمین­ها نمود داشته باشد در فرهنگ، ارزش­ها، آداب و رسوم، آرمان­هاى یک کشور و تسخیر قلب­ها و اندیشه­ها یافت مى­شود(گلشن پژوه،1388: 69-42).

 چندین عامل دلیل روی آوردن چین به چنین تغییری بود: نخست اینکه، توسعه اقتصادی چشمگیر در این کشور، اعتماد و اعتبار زیادی را به رهبری و مردم چین و جایگاه آن در جهان داد. دوم اینکه به دنبال واکنش جهانی به حادثه"میدان تیان آن من" و تحریم این کشور از سوی غرب، چین متوجه شد که نمی­تواند صرفاً به روابط با ایالات متحده اتکا داشته باشد و بنابراین باید روابط خود با کشورهای همسایه را گسترش داده و نقش بین­المللی بیشتری را برای کسب اهدافش اتخاذ نماید. شاید مهم­تر از همه، این موضوع مورد توجه مقامات چینی قرار گرفته بود که تلاش­ها برای حصول به اهداف از طریق قدرت سخت، نظیر اعزام کشتی­های نظامی به نواحی مورد اختلاف در دریای چین جنوبی و شلیک موشک­ها به تنگه تایوان، نه تنها نشان داد که چین نمی­تواند امیدی به رقابت یا قدرت سخت آمریکا داشته باشد، بلکه همچنین کشورهای دیگر را نیز با آن دشمن کرده است (ماه پیشانیان،1389: 776-757). براین اساس در نوشتار حاضر ضمن بررسی قدرت نرم چین، به این امر پرداخته می­شود که چین چگونه از فضای سایبر در جهت افزایش قدرت نرم و نیز در رویکردهای دفاعی- تهاجمی بهره برداری نموده است؟ دو فرضیه مورد بررسی در نوشتار به شرح ذیل می باشد: 1- با توجه به این که جنگ های آینده ممکن است جنگ سایبری باشد، چینی­ها در رویکرد دفاعی خود به دنبال حفظ شبکه­های حیاتی وزیر ساخت­های حساس خود هستند2- چین به دنبال طراحی نوعی جنگ جدید است که در میادین آتی جنگ برتری اطلاعاتی را در مقابل دشمنان بالقوه خود به آن اعطاء نماید.

 

  1. مبانیمفهومی ـ نظری:قدرتنرموفضایسایبر

فضای سایبر به معنای مجموعه­هایی از ارتباطات درونی انسان­ها از طریق رایانه و وسایل مخابراتی، بدون در نظر گرفتن جغرافیای فیزیکی گفته می­شود. منظور از فضای سایبر فضای مجازی ترکیبی از ده­ها هزار رایانه بهم پیوسته، سرویس دهنده­ها، شبکه­های ارتباطی، سویچ­ها و کابل­های فیبر نوری است که امکان ایجاد ارتباطات را در یک سیستم جامع فراهم می­آورد(محمدی،77:1389). در نتیجه شاید بتوان تعریف سه جزیی زیر را به عنوان تعریف نسبتا جامع و مانع فضای سایبرنتیک پذیرفت:

الف. فضای روانی- خیالی که در آن افکار مجذوب توهمی رویا گونه می­شود.

ب‌.    دنیای مفهومی تعاملات شبکه­ای شده بین افراد و آفریده­های معنوی­شان و هر چیز همراه با چنین شبکه ها و تعاملاتی.

ج‌.      حالتی از اندیشه که توسط افراد در ارتباط و به وسیله بازنمایی­های دیجیتال زبان و تجربه­ی حسی به اشتراک گذاشته می­شود. افرادی که بوسیله­ی زمان و مکان از یکدیگر جدا، اما با شبکه­هایی از ابزار فیزیکی دسترسی، به یکدیگر متصلند.(Whittle, 1997: 9)

از جمله ویژگی­های اساسی فضای سایبر که باعث ایجاد محیطی مناسب برای سربازان جنگ­های سایبر می­شود، می­توان به موارد ذیل اشاره نمود:

اول. تعدد بازیگران در فضای سایبری: هزینه کم فن­آوری رایانه­ای، اتصال گسترده به اینترنت و سهولت ایجاد یا بدست­ آوردن نرم­افزارهای مخرب به این معناست که تقریباً هر کسی می­تواند به این فضا وارد شود. این بازیگران شامل افراد، گروه­های سازمان­یافته جنایی، گروه­های تروریستی، شرکت­های خصوصی و دولت–ملت هستند(Charney,2009: 5-6).

دوم. هزینه کم ورود، صرف زمان کم و سرعت بالای اقدام: یک فرد برای انجام حمله سایبری تنها به یک رایانه، یک ارتباط اینترنتی و دانش فنی محدود در زمینه فضای سایبری نیاز دارد. در نتیجه، فضای سایبری شرایطی را فراهم کرده است که با هزینه پایین می‌توان اقدامات خطرناکی را در مدت زمان کم و با سرعت بالایی انجام داد (Lord and Sharp, 2011: 20-28).

سوم ناشناس ماندن بازیگران و عدم قابلیت ردیابی: اینترنت به عنوان یک سیستم نامتمرکز طراحی شده و کاربران آن غالبا شناخته شده نیستند. همین ناشناختگی باعث می­شود هیچ اثری از برخی از حمله­های سایبری باقی نماند. افراد فعال در عرصه اینترنت می­توانند از اقصی نقاط دنیا، بدون هشدار و در عرض چند ثانیه و بدون آنکه اثر و یا نامی از خود بر جای بگذارند، اهداف دیجیتالی را مورد هدف قرار دهند (Lord and Sharp, 2011: 20-28).

قدرت نرم به دلیل ماهیت خود و عدم نیاز به ابزارهای فیزیکی به دنبال آن است که در مسافت­های دورتری از مراکز طراحی کننده به اجرا درآید. جهانی و فرامرزی بودن فضای سایبر امکانات مورد نیاز را به آسانی در اختیار طراحان قدرت نرم قرار می­دهد و با فراهم شدن بسترهای فکری - فرهنگی اهداف مدنظر، از سوی جریان­های درون جامعه هدف دنبال می­شود. فضای سایبر و جنگ سایبری از زیر مجموعه­های جنگ نرم است. امروزه با پیچیده‌تر و کوچک‌تر شدن جهان به واسطه رشد فزاینده وسایل ارتباط جمعی از قبیل اینترنت و ماهواره معادلات گذشته در تنظیم روابط بین کشورها تا حدود زیادی به هم خورده و جای خود را به معادلات جدیدی داده است؛ به گونه‌ای که به جای به کارگیری مستقیم زور، توجه قدرت‌ها بهاستفاده از قدرت نرم و ایجاد تغییرات از طریق مسالمت‌آمیز با به کارگیری شیوه‌های نوین مداخله در امور داخلی کشورها جلب شده است. جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه‌ای که جامعه هدف یا گروه هدف را نشانه می‌گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش، رقیب را به انفعال یا شکست وامی‌دارد (ماه پیشانیان،6:1390).

با توجه به این موارد برای بررسی این موضوع از تئوری قدرت نرم جوزف نای که فضای سایبری را نیز تحت پوشش قرار می­دهد استفاده می­کنیم.

 

  1. فضایسایبردرچین

2ـ1. اقدامات امنیتی

در گزارش کمیسیون بازنگری امنیتی- اقتصادی، الگوهای عمل چین در اقدامات امنیتی- سایبری پیرامون سه محور تدافع، تهاجم وکنترل ابزارهای جبهه متقابل مورد بررسی قرار گرفته است. در این پیوند تلاش متخصصان چینی در زمینه کاهش زمان کشف اطلاعات و به کارگیری آن در رویارویی­های امنیتی و حتی رقابت­های تجاری و اقتصادی از سوی ناظران به عنوان عاملی برای تشدید نگرانی­های واشنگتن در افزایش تهدیدات سایبری تلقی شده است. اما این احتمال وجود دارد که کشور چین با بهره­برداری از آسیب­پذیری­های غرب در حوزه سایبری هم به جمع­آوری علوم ارزشمند با کمترین ریسک بپردازد و هم ضعف­های حوزه نظامی و سیستم­های زیربنایی مهم را شناسایی کند. البته این یک جاده یک طرفه نیست. پکن هم نگران آسیب پذیری کشور خود در حوزه اینترنت است (Lnkster, 2010: 56)، چرا که چین آماج وسیعترین حملات اینترنتى در سطح جهان است. سازمان­هاى اطلاعاتى و جاسوسى و ایدئولوژیک گسترده­اى در راستاى تهدید نرم افزارى چین تلاش می­کنند و میلیاردها دلار بودجه علنى و سرى صرف این مبارزه می­شود(معین­پور،1389: 85-57).

 یکی از رهبران ارتش چین در پاسخ به سؤال یک مقام آمریکایی که چرا کشور شما حملات سایبری متعددی علیه شبکه‌های ایالات متحده انجام می­دهد؟ گفت: آیا می‌دانید ما هر روزه چندین بار مورد حمله سایبری از سوی ایالات متحده قرار می­گیریم؟ (Lord and Sharp, 2011: 29).. گزارشی از سوی مک آفی حاکی از این است که چین در رأس جنگ سایبر قرار دارد، به­طوری که متهم به انجام حملات سایبر ضد سیستم­های کامپیوتری هندوستان، آلمان و ایالات متحده شده است؛ اما خود این کشور با تکذیب چنین مطلبی ادعا می­کند که از دانش لازم برای انجام این حملات برخوردار نبوده و از آنجایی که دارای بیشترین کامپیوترها در جهان است، توان کنترل همگی آنها را ندارد(عبداله­خانی،137:1389).

 3ـ2. جنگ سایبری

چین در حال توسعه قابلیت جنگ سایبری است. نبرد سایبری با تأسیس الگوهای نامتقارن و انتقال تکنولوژی چینی تطبیق دارد. برای دریافت اینکه چرا پکن جنگ سایبری را به­عنوان وسیله­ای برای جلو افتادن دنبال می­کند ضروری است که به توانایی­های هک کردن آن اشاره شود. هکرها از محدوده وسیعی از ابزار با تکنیک­های فوق پیشرفته استفاده می­کنند، هک قادر است باعث آسیب­های جدی با سرمایه اندک شود. دفاع کردن در برابر آن مشکل است و مشکلات جغرافیایی فاصله را از بین می­برد .چین می­خواهد توانایی جنگ سایبری خود را توسعه دهد، بنابراین، بزرگترین هدف را در دفاع کردن دارد. مقامات رسمی چین مطرح کرده­اند که آنها قربانی تلفات بزرگ و تکان دهنده در از دست دادن اسرار نظامیشان و مورد حمله قرار گفتن در فضای سایبر هستند. کشورهای خارجی خواهان جنگ سایبری علیه آمریکا هستند و ممکن است تمرکز خود را بر روی چین قرار دهند و از کامپیوترهای چین برای ارتباط با حمله­ها و شناسایی­های سایبری خودشان با استفاده از بات نت­ها و پروکسی­ها استفاده کنند .(Fritz, 2008: 48-49)

 از چهار سال گذشته به­طور فزاینده­ای نگرانی­ها درباره­ی چیزی که در غرب مشاهده شده است افزایش یافته است: تصویر تهدید تهاجم سایبری چین. اطلاع از تاریخ این تهدید به اوایل سال­های هزاره دوم برمی­گردد. درسال2003پنتاگون شروع به ثبت یک مجموعه از حملات سایبری بر علیه دولت آمریکا کرد. در سال 2007 -2006 نیز تعدادی از مقامات سیاسی اروپای غربی شامل آلمان و انگلیس میزان آسیب­هایی که آنها نیز از حملات سایبری داشتند را منتشر کردند، و با پشتیبانی سرویس­های امنیتی انگلیس یک گام غیر معمول در نوشتن نامه به 300 رئیس اجرایی و مشاوران امنیتی برای اعلام خطر به آنها از جانب تهدید چین برداشتند. تعدادی حملات سایبری در مقیاس بزرگتر گزارش شد که از جمله آنها شبکه گوست نت بود. (Lnkster, 2010: 55)

 2ـ3. اینترنت

تفکرات چین و ایالات متحده آمریکا عمیقاً درباره اینکه آیا اینترنت کنترل شود، و اینکه به چه نحو این کنترل انجام شود متفاوت است. اما اختلافات بین چین و کشورهای غربی درباره مسئله کنترل محتوای اینترنت نباید راه منعی برای همکاری در زمینه امنیت سایبری بین دو طرف شود و مطمئناً نباید پایه­هایی برای متهم کردن چین به اجازه غیر مستقیم و پنهان به فعالیت­های هکری شود. چین در سال­های اخیر پیشرفت سریعی در فناوری اطلاعات داشته است. اما در زمینه تحقیق و رشد فناوری اطلاعات و قدرت کلی برنامه­های مشترک، هنوز فاصله زیادی با ایالات متحده آمریکا دارد. هر چند چین در زمینه توانایی امنیت سایبری و هشدارهای امنیت سایبری میان شهروندانش پس از آمریکا قرار می­گیرد.(Nagorski, 2010: 2)

 در شانزدهمین کنگره جهانی کامپیوتر در سال 2000 دولت چین ابتکاری برای پیشرفت اینترنت و همچنین در خصوص اینکه باید به­طور جدی مقابل حمله­های سایبری و ویروس­های شبکه­ای، مزاحمت­های هکری و مشکلات دیگری از این دست که برای امنیت شبکه مضرند، مطرح کرد. در نهایت این کار بصورت قانونی که معیارهای دقیقی را در پاسخ به همه­ی صورت­های حمله­های هکری و فعالیت­های سایبری در داخل چین می­طلبید، درآمد. این قانون شامل اصلاحیه­ای در سال 2008 گردید که شامل قانون جنایی و معیارهای اداری برای مراقبت امنیت ارتباطات شبکه­ای می­شود، که در مارس 2010لازم­الاجرا گردید .(Nagorski, 2010: 2-3)

چین تا ژوئن 2011 دارای 485 میلیون کاربر اینترنت بود. پیش‌بینی می‌شود که تعداد کاربران اینترنتی چین تا سال 2013 به 718میلیون نفر رسیده و شامل52.7درصد از کل جمعیت این کشور شود .(www.east-west-connect.com)

 قدرت اینترنت، به وسیله­ی نگرانی­های شدیدی که مقام­های چینی از بابت دسترسی بیش از اندازه به اینترنت از خود نشان داده­اند، مشخص می­شود. در حالی که دولت چین، ارزش شبکه برای توسعه­ی اقتصادی را تشخیص می­دهد، از زمان پیوستن به اینترنت در سال 1994 کوشیده است که شهروندان خود را از اخبار و مطالب مربوط به فعالان سیاسی دور نگه دارد. در سال 1994، حکومت پکن، با درجه­های متفاوتی از موفقیت تلاش کرد تا از دسترسی به بسیاری از سایت­های شبکه جهانی وب، از جمله سایت­های نشریات خارجی، سازمان­های حقوق بشر و دموکراسی و مطالب مربوط به گروه­های تایوانی و امور جنسی، جلوگیری کند. در اواخر سال 1997 رژیم چین مقرراتی را تصویب کرد که تعریف کننده­ی جرایم رایانه­ای بود. کاربرد اینترنت برای افترا به دولت، فاش ساختن اسرار دولتی و کمک به استقلال جنبش­ها از جمله­ی این جرایم رایانه­ای بود، با این وجود، مراقبت­های پلیسی مانع تداوم ارتباط فعالان چینی با وب سایت­ها نشده است. تعدادی از آن­ها نشانی­های خود را اغلب تغییر می­دهند و به صورت انفرادی، از راه نشریات الکترونیکی و با کاربرد پست الکترونیکی ارتباط برقرار می­کنند (آلبرتس و پاپ، 188:1389).

 ظهور اینترنت باعث تغییر ارتباط پویش­های موجود بین رژیم پکن و گروه مخالفان شده است. برای دولت، استفاده سیاسی از اینترنت باعث تضعیف توانایی حزب کمونیست چین در کنترل جریان اطلاعاتی می­شود که تصور می­کند از نظر سیاسی حساس هستند یا برای چین و در محدوده خاک آن، مضر هستند. اما این حزب هنوز از روش­های لنینیستسی برای درهم کوبیدن گروه­های مخالف سازماندهی شده استفاده می­کند و در نتیجه هیچ سازمانی که ظرفیت مقابله با انحصار حزب کمونیست در زمینه قدرت سیاسی داشته باشد، در حال حاضر در چین وجود ندارد(Mulvenon, chase, 2002: 3).

 

2ـ4. اطلاعات

 چین قدرت اطلاعاتی است و به این دلیل باید قدرت اطلاعاتی پاسخگویی باشد. فضای عمومی اطلاعات آینده، چینش اطلاعات و الگوبندی قاعده­ها بدون همکاری چین نمی­تواند شکل گیرد. همزمان چین متوجه شده است که امنیت سایبری، حمله­های هکری و جنایت­های سایبری به مشکل عمومی در جهان تبدیل شده است. بنابراین تنها همکاری بین­المللی است که آن ها را قادر می­سازد که از جنایت­های سایبری جلوگیری و از رشد سالم فضای سایبری و اینترنت مطمئن شوند. چین اعتقاد دارد که کشورها در این زمینه می­بایست با سایرین همکاری نمایند. همه­ی ملت­ها باید نظراتشان را اعلام کنند، اما همه آنان باید مسئولیت­هایشان را نیز بدانند. آن ها اعتقاد دارند از طریق ارتباطات و مبادلات صادقانه، جامعه بین­المللی قادر خواهد بود با شیوه­های مؤثر برای برخورد با تهدیدات سایبری همراه شود. چین همیشه از استفاده امن و صلح­آمیز از فضای جهانی اطلاعات حمایت کرده است، با این پیش فرض که حاکمیت ملی و امنیت حوزه اطلاعاتش نیز حفظ گردد .(Nagorski, 2010: 2)

 چین سال­های زیادی جهت ساخت مکانیزم­های مؤثر برای همکاری با بسیاری از کشورها در رابطه با امنیت سایبری کار کرده است، علاوه بر سازمان همکاری شانگهای، گروه کاری خاصی که در رابطه با اطلاعات و فناوری­های ارتباطات کار می­کنند، همچنین میزگرد اینترنتی بریتانیا- چین، تبادل نظر و گردهمایی­های اینترنتی آمریکا- چین، کمیته گروهی تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات چین- فرانسه، ارتباطات و اطلاعات وزارتخانه­ای چین-ژاپن- کره، گروه کاری همکاری صنعتی اطلاعات چین- پاکستان، تجربه­های موفق چین در رابطه با این مکانیسم­ها باید به تلاش­های آینده همکاری امنیت اطلاعات بین المللی تحت چارچوب کاری سازمان ملل متحد بپیوندد. همه­ی این سازماندهی­های همیارانه، تمایل صادقانه چین برای حرکت به سمت همکاری بین­المللی برای امنیت سایبری را نشان می­دهد.(Nagorski, 2010 :3)

 

در مجموع رژیم جمهوری خلق چین در راهبردهای مقابله­ای خود از راه حل­های فنی پیشرفته از جمله مسدود کردن سایت­های اینترنت، نظارت و فیلتر کردن پیام­های پست الکترونیکی، فریب و ارائه اطلاعات غلط و حتی حمله به سایت­های اینترنتی مخالفان استفاده کرده است. مدارک به­دست آمده حاکی از این است که اقدامات تلافی جویانه و فنی پکن به­طرز فزاینده­ای پیچیدگی خاصی پیدا می­کنند. علاوه بر آن بعضی از گروه­های غیر دولتی بر ضد سایت­های مخالفان حملات برق­آسایی را راه­اندازی کرده­اند. اما رویکرد پکن اصولاً از نوع لنینیستی سطح پایین است که از طریق آن، اقداماتی به شیوه­های سنتی از قبیل گشت زنی، استفاده از خبرچین­ها، جستجو و بازرسی، مصادره تجهیزات کامپیوتری و قطع فیزیکی اجزایی که در زیر ساخت اطلاعات وجود دارند، صورت می­گیرد. این استراتژی دولت با محیط اقتصادی کنونی در چین، تقویت می­شود؛ محیطی که تجاری شدن اینترنت را تشویق می­کند و نه سیاسی شدن آن را. همان طور که یکی از دست­اندرکاران اینترنت می­گوید برای شرکت­های چینی و خارجی نکته مهم در سودآوری نهفته است و نه در اظهارنظرهای سیاسی (Mulvenon, chase, 2002:4)

 

  1. راهبردجنگاطلاعاتی چین

کشور چین از جمله کشورهای پیشرو در حوزه جنگ ‌اطلاعات است به گونه‌ای که در حال حاضر آمریکا، چین را تهدید بالفعل و بالقوه‌ای برای خود در این حوزه محسوب می‌کند. توسعه ناگهانی اقتصادی چین در سه دهه اخیر، امکان مدرنیزه کردن قابلیت‌های نظامی پیشرفته نظیر زرادخانه هسته‌ای، تجهیزات فضایی و سلاح­های هوشمند و راهبردی را برای آن کشور فراهم نموده است. علاوه بر این، استراتژیست‌های چینی در حال بررسی نوعی جنگ جدید هستند که نقطه اتکا آن کسب اطلاعات و انتشار آن، حمله به اطلاعات دشمن و پدافند اطلاعاتی در مقابل دشمن و به عبارتی کسب برتری و تفوق اطلاعاتی در میادین آتی جنگ بوده، جنگی که در آن شاید یک تراشه الکترونیکی مجتمع در یک کامپیوتر بسیار مفید تر و مؤثرتر از یک تن اورانیم باشد(امیرصوفی، آل شیخ،135:1383-130). واقعیت آن‌ است که عملیات روانی ـ اطلاعاتی، امروزه به مثابه­ی یکی از ابزارهای مؤثر پیروزی در جنگ، جایگاه ویژه‌ای در سیاست­های دفاعی ـ نظامی دولت­ها، یافته است و مبحث عملیات روانی، از مهم‌ترین موضوعات تعیین کننده در جنگ­های دوران پسا جنگ سرد است. در این میان، دولت چین به منزله­ی بازیگری فعال و تعیین­کننده در فضای نظام دو قطبی گذشته، دوران‌ گذار و عرصه­ی تعاملات بین‌المللی کنونی، نگرش راهبردی ویژه ‌ای به این مقوله برای سطح تأثیرگذاری مؤثر خود داشته است (امینی،241:1383).

 

 

3ـ1. چشماندازهایدکترینجنگاطلاعاتیچین

دولت چین با توجه به زمینه­های فکری حاصل از اندیشه­های سون تزو، استراتژیست مشهور چینی که بر مقوله­های ادراکی روانشناختی جنگ و لزوم منفعل کردن دشمنان چین تأکید بسزا دارد و نیز پاره­ای از ابتکارات و نوآوری­های راهبردی امنیتی که منبعث از مقوله انقلاب در امور نظامی و فن آوری های اطلاعاتی راهبردی است، مبحث مهمی را درخصوص جنگ اطلاعاتی نرم افزاری با عنوان دکترین جنگ اطلاعاتی چین گشوده است (امینی،135:1383) در دکترین جنگ اطلاعاتی چین تأکید می‌شود که در جنگ­های آتی، به جای استفاده از سلاح، از ابزار اطلاعات استفاده و حملات با ویروس­های رایانه‌ای، بمب­های هوشمند و عوامل نفوذی روان‌شناختی، طرح‌ریزی خواهد شد که البته در این مقوله، آسیب ‌پذیری­های اطلاعاتی نیز، جایگاه خاص خود را خواهد داشت(Jincheng,1996:6)..

 امروزه جنگ اطلاعاتی و حملات شبکه­ای، امنیت ملی کشورها را به چالش جدی می­کشند و به نظر می­رسد که دولتمردان چینی با شناسایی دقیق فرصت­های امنیتی ناشی از روند جهانی شدن، آسیب­پذیری­های خود را به دقت مدنظر قرار داده­اند و امکانی برای خود فراهم آورده­اند که بتوانند همگرا و هماهنگ با عصر اینترنت بسرعت در مقابل بحران­های سیال از خود واکنش مناسب نشان دهند. آنچه دست اندرکاران امنیتی راهبردی چین به خوبی دریافته­اند آن است که در روند فشرده و پیچیده تصمیم­گیری­ها به همان اندازه که برتری کلاسیک نظامی مؤثر و مهم است، برتری اطلاعاتی نیز قابل مطالعه و تأثیرگذار است(Farris, 38: 2001)..

 

3ـ2. فعالیت­هایسایبری- نظامیارتشچین

فعالیت­های چین در فضای سایبری نه تنها بر جمع­آوری اطلاعات حساس متمرکز است، بلکه توسعه توانمندی­های ارتش آزادی بخش خلق نیز از دیگر اهداف این دولت است. ایجاد خسارتهای اقتصادی، تخریب زیرساخت­های حمایتی و تأثیرگذاری بر نتیجه منازعات مسلحانه متعارف از مهمترین اهداف این دولت در فضای سایبری محسوب می­­شود. طبق گزارش­های پنتاگون، ‌ارتش چین در حال آماده شدن برای انجام حملات سایبری بر ضد شبکه­های نظامی و غیرنظامی به‌خصوص بر ضد بخش­های لجستیک و ارتباطاتی است. استراتژیست‌های دفاعی چین در منازعه آتی با یک قدرت بزرگ- به عنوان نمونه ایالات متحده بر سر موضوع تایوان- توسل به حملات سایبری را به عنوان یک گزینه جذاب مورد توجه قرار خواهند داد. این توانمندی­ها می­تواند موجب نگرانی شود، اما سیاست‌گذاران آمریکایی نیز باید این شرایط را درک کنند (Lord and Sharp, 2011: 29).

 گزارش کمیسیون بازنگری امنیتی و اقتصادی آمریکا- چین که به سفارش کنگره آمریکا تهیه و تنظیم شده، افزایش توان چین در جنگ سایبری را بزرگترین تهدید پیش روی امنیت آمریکا در این حوزه قلمداد کرده است. در این گزارش که توسط مرکز تحقیقاتی«نورثراپ گرومن» تهیه شده، با اشاره به نظریه نظامی- سایبری نیروهای مسلح چین مبنی بر ارتباط مستقیم موفقیت نظامی-امنیتی با مؤلفه میزان کنترل و دسترسی به اطلاعات، ادعا شده است که ارتش چین بر مقابله اطلاعاتی و سایبری در فضای اینترنت تمرکز ویژه­ای داشته و در مجموع چینی­ها توانسته­اند در زمینه تولید سخت افزارهای رایانه­ای و تجهیزات مخابراتی به پیشرفت­های خیره کننده­ای دست یابند(Lnkster, 2010: 55-56)..

 ارتش چین در سال 2011 یک تیم جدید با عنوان « تیم آبی سایبری » تشکیل داد تا توانایی‌های این کشور را برای شناسایی و دفاع در برابر تهاجمات سایبری بهبود بخشد. این برنامه در منطقه نظامی گوانگژو و در پی درخواست ارتش چین برای افزایش آموزش‌ها در حوزه سایبری تشکیل شد. بنا بر گزارش‌ها، این منطقه نظامی ده‌ها میلیون یوان در این برنامه که به عنوان پلت ‌فرمی برای آموزش‌های جنگ سایبری بکار خواهد رفت، سرمایه‌گذاری می‌کند. در ماه آوریل 2011 ارتش چین اعلام نمود که بر اساس برنامه‌های پیش رو تا سال 2020نیروهای بسیار مجرب و کارآمد را آموزش داده و بکار خواهد گرفت تا تسلیحات مدرن، جنگ‌های سایبری و نیز وظایف امنیتی نامتعارف را مدیریت نمایند البته چین تنها کشوری نیست که سرمایه‌گذاری‌ ویژه‌ای در حوزه توانمندی‌های دفاع سایبری انجام می‌دهد (www.defence. pk).

3ـ3. دکترینچیندرجنگسایبری

چین از سال 1999 در تلاش است تا کمبودهای تکنولوژیکی و نظامی خود را در برابر آمریکا جبران نماید. این کشور علاوه بر حوزه سخت‌افزاری و جنگ‌افزار جنبشی و با توجه به آسیب ‌پذیری‌هایی که در حوزه سایبری دارد سعی نموده است تا توان دفاع سایبری خود را طی دو دهه گذشته افزایش دهد.

 سطح تلاش‌ها و نوع فعالیت‌های چین نشان می‌دهند که این کشور خود را آماده می‌سازد تا جنگ بعدی را با استفاده از حوزه الکترومغناطیس و نیز نقشه‌هایی برای انکار دسترسی دشمن انجام دهد. آنها می‌دانند که غرب تا چه اندازه به زیرساخت‌های فناوری اطلاعات وابسته است و به همین دلیل به نقطه ثقل آنها حمله خواهد نمود. آن ها هم ‌اکنون در حال شناسایی هستند و در آینده از این اطلاعات در جهت برتری خود استفاده خواهند نمود. چینی‌ها از زیرساخت‌های لازم برای انجام حملات انکار سرویس برخوردار هستند و در صورت لزوم می‌توانند یکپارچگی سیستم‌های دشمن را مورد هدف قرار دهند تا آنها نتوانند به سیستم‌های کنترل و فرماندهی خود اعتماد نمایند. اگرچه چین تنها کشور فعال در این حوزه نیست اما طلایه ‌دار این حوزه محسوب می‌شود .(Mashreghnews.ir)

 

نتیجهگیری

اگر چه چین در خلال سال­های گذشته از رشد اقتصادی بسیار خوبی برخوردار بوده است، اما با مسائل سیاسی عمده­ای نیز مواجه است. جمهورى خلق چین همراه با رشد و گسترش پرشتاب اقتصادى و نظامی­اش، براى بهبود جایگاه خود از سطح یک قدرت منطقه­ای اثرگذار در شرق آسیا به یک قدرت جهانی از یک دهه پیش به گونه­اى جدی بهره گیری از اهرم­های قدرت نرم و استفاده از فضای سایبر را در رویکرد های دفاعی- تهاجمی در دستورکار خود قرار داده است در همین راستا دولت چین قوانین سرسختی مانند استفاده از خبرچینان و کنترل، بازداشت مخالفان اینترنتی، برانداختن فیزیکی منابع شبکه­ای و مسدود کردن برخی از سایت­ها برای کنترل جریان دگراندیشان در کشور خود لحاظ کرده است. در خارج از کشور و جامعه­ی جهانی این کشور در صدد توسعه توانمندی­های پیشرفته خود در فضای سایبری است. تحرکات اخیر علیه آمریکا و دیگر کشورها از سوی چین بیانگر این است که تهاجم و دفاع در عرصه سایبری در سال­های پیش رو چه اهمیتی برای این کشور دارد.

 آمریکا قصد دارد تا چین را به همکاری بیشتری در رابطه با موضوعاتی مثل جرایم سایبری تشویق کند، هر چند در این زمینه چین سال­های زیادی جهت ساخت ساز وکارهای مؤثر برای همکاری با بسیاری از کشورها در رابطه با امنیت سایبری کار کرده است، برخی نمونه­ها شامل بنیاد همکاری امنیت اطلاعاتی چین- روسیه می­شود که تحت چارچوب کاری سازمان همکاری­های شانگهای بوده است، همکاری با این نهادها تمایل چین را به ارتقا بهبود امنیت سایبری در جهان نشان می­دهد چرا که مقامات چین بارها اذعان کرده­اند که به سبب داشتن بیشترین کاربران اینترنت و وابستگی­شان به فضای سایبری بزرگترین قربانی حملات سایبری در جهان هستند.

 در طول دهه گذشته آشکار شده است که چین نقاط حساس ملی­ای دارد که مقامات چین در قبال آنها بسیار سریع واکنش نشان می­دهند. این نقاط حساس عبارتند از: حمایت از تایوان، به رسمیت شناختن دالایی لاما یا ابراز همدردی با تبت، متهم کردن چین به نقض حقوق بشر و یادآوری میدان تیان آن من. این موضوعات بر حاکمیت ملی و اقتدار درونی چین تأثیر فراوانی دارند. چین نسبت به این موضوعات هیچ نوع انتقادی را نمی­پذیرد و نسبت به چنین انتقاداتی واکنش بسیار تند و شدیدی نشان می­دهد. از آنجایی که حساسیت چین نسبت به این موضوعات در جامعه بین­الملل وجهه چین را زیر سؤال می­برد چین عموماً هر نوع اتهام در مورد مسائل فوق را رد می­کند. یکی از شیوه­های چین برای جلوگیری از طرح موضوعات فوق، کنترل رسانه­ها و محدود کردن دسترسی شهروندانش به اینترنت و فضای مجازی است، زیرا این رسانه­ها معارض با منافع کشور چین­اند. بنابراین واضح و مبرهن است که روابط سیاسی و امنیتی چین و ایالات متحده تحت تأثیر شدید فضای سایبری قرار گرفته است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

-         آلبرتس، دیوید س. و پاپ، دانیل(1389)گزیدهایازعصراطلاعات: الزاماتامنیتملیدرعصراینترنت، ترجمه علی علی آبادی و رضا نخجوانی، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
-         امیرصوفی، رحمت الله، آل شیخ، روح الله،نقشجنگاطلاعاتیدرمیادینرزمزمینی، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پایداری ملی 16 خرداد 1390 قابل دسترسی در:
-         امینی، آرمین (1383)، «دکترینجنگاطلاعاتیچین»، فصل نامه عملیات روانی، شماره5.
 
-         عبداله خانی، علی(1389)، جنگنرم3؛نبرددرعصراطلاعات، تهران: انتشارات مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین­المللی ابرار معاصر.
-         گلشن پژوه، محمودرضا(1388)، «جمهورىاسلامىوقدرتنرم»، تهران: معاونت پژوهشى دانشگاه آزاد اسلامى.
-         ماه پیشانیان، مهسا(1389)، «ابعادجنگنرمچیندربرابرآمریکا»، فصلنامه سیاست خارجی، سال 24، شماره3.
-         ماه پیشانیان، مهسا(1390)، «شبکه­های اجتماعی و آسیب­های سیاسی و روانی»، اطلاع رسانی وکتابداری، ره­آورد نور، شماره35
-         محمدی، مصطفی (1389)، «تأثیرفناوریاطلاعاتبرجنگ»، پایان نامه کارشناسی ارشد روابط بین­الملل، اصفهان، دانشکده­ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه اصفهان.
-         معین­پور، حسین(1389)،«جنگهایسایبری: الگوینویندانشجنگاوریدرهزارهسوم»، فصل نامه سیاسی نظامی اقتدار، سال سوم، شماره5-4.
 
منابعانگلیسی
- Adams, James “Virtual Defense”, Foreign Affairs, Vol.80, No.3, May / June 2001. pp.100-102
- Charney, Scott,(2009) “ Rethinking the Cyber Threat A Framework and Path Forward” ,Microsoft Corp. • One Microsoft Way • Redmond, WA 98052-6399 • USA.
 - Fritz, Jason (2008), HOW CHINA WILL USE CYBER WARFARE TO LEAPFROG IN MILITARY COMPETITIVENESS
 - Hai Lung and Chang Feng(1996), “Chinese Military Studies Information Warfare”, Kuang Chiao Ching. January 16, in FBIS – CHI , February 21. 1996
- -/%-/%-/%-/%-/%-/%-/%%-/%-/%-/%-/%-/%-/%%-/%-/%-/%-/%-/%-/%%-/%-/%-/%-/%-/%-/%%-/%-/%-/%-/%-/%-/%%-/%-/%-/%-/%-/%-/%%-/%-/%-/%-/%-/%-/Error! Hyperlink reference not valid.
- Inkster, Nigel(2010), Survival: Global Politics and Strategy China in Cyberspace, 21 Jul 2010.
- Kate Farris, “Chinese Views of Information Warfare”, Defense Intelligence Journal. Vol.10, No.1, Winter 2001.
- Lord, Kristin M. & Sharp, Travis (2011), “America’s Cyber future Security and Prosperity in the Information Age”, Center for a New AmericanSecurity,Volume. I.
- Lukes Steven(2007), “Power and the Battle for Hearts and Minds: On the Bluntness of Soft Power”, in Power in World Politics, London & New York: Routledge.
- Mulvenon, james, Chase, Michael( 2002), Chinese dissident use of the internet and Beijing`s counter- strategies,of chapter one:” POLITICAL USE OF THE INTERNET IN CHINA” Reaserch and development http://www.rand.org/ publications /mr. 2002.
 - Nagorski, Andrew)2010(,Global Cyber Deterrence, Views from China, the U.S., Russia, India, and Norway, April.
- Wei Jincheng,(1996) “New Form of Peoples War” , Liberation Army Daily, June 25.
 -Whittle, David. B (1997) Cyberspace: The human dimension, New York, W.H. Freeman And Company.
 
منابع اینترنتی
نگاهی به تجربیات سایبری چین(1391)، قابل دسترسی در: