نوع مقاله : مقاله پژوهشی

چکیده

قدرت نرم واژه ای است که در نظریه های روابط بین الملل برای توصیف توانایی یک مجموعه سیاسی، مانند دولت به کار می رود. توانایی ای که به طور مستقیم بر رفتار یا منافع سایر نهادهای سیاسی از طریق شیوه‌های فرهنگی و ایدئولوژیکی تاثیرگذار است. مقوله قدرت نرم در نظریات جدید مفهومی ترکیبی بوده و فراتر از چارچوب قدرت سخت است و شامل مؤلفه هایی نظیر فرهنگ، ارزش ها، سیاست خارجی و تولیدات علمی و فنآوری می شود. در هیمن راستا دولت بریتانیا به دلیل برخورداری از ظرفیت های داخلی و بین المللی یکی از شاخص ترین بازیگران جهانی در عرصه تولید و بکارگیری قدرت نرم می باشد. بنابراین در پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که مهمترین منابع قدرت نرم بریتانیا در سیاست خارجی این کشور کدام است؟ در پاسخ به این پرسش مبادرت به شناخت منابع و سازمان های متولی تولید و کاربست قدرت نرم بریتانیا کرده ایم. براین اساس تقسیم منابع قدرت نرم به دو حوزه منابع جامعه محور و دولت محور راهشگای شناخت جامع و کاربردی این پژوهش است.

کلیدواژه‌ها

مقدمه

مبحث قدرت نرم طی سال های اخیر و به تدریج حائز اهمیت زیادی در سرتاسر جهان از جمله بریتانیا شده است. نهادهایی نظیر «موسسه خدمات رسانی متحد سلطنتی»[i] (ملقب به روسی)[ii] «چاتم هاوس»[iii] «موسسه حکومت»[iv] «موسسه دیپلماسی فرهنگی»[v] و «شورای بریتانیا»[vi] مبادرت به انتشار کتب، مقالات و گزارش های متعددی درباره قدرت نرم بریتانیا کرده اند. همچنین سیاستمداران سابق بریتانیایی در سخنرانی های خود تأکید زیادی بر اهمیت قدرت نرم در سیاست خارجی بریتانیا داشته اند. این سخنرانی ها عمدتأ در مجلس عوام انگلستان و همچنین کمیته منتخب مجلس اعیان ایراد گردیده اند.بسیاری از مطالبی که پیرامون قدرت نرم بریتانیا انتشار یافته اند، بر شناسایی منابع قدرت نرم این کشور و روش های بکارگیری آن ها متمرکز هستند. تأکید ویژه این مکتوبات بر دارایی های محسوس بریتانیا همچون فرهنگ، آموزش و سرمایه انسانی، کسب و کار و خلاقیت، و دولت و دیپلماسی است. هرچند که بسیاری از موارد با منابع سه گانه جوزف نای (فرهنگ، ارزش های سیاسی و سیاست خارجی) انطباق دارند، اما بحث در مورد دامنه و گستره قدرت نرم کشورها، همچنان در جریان است. به عبارت دیگر، در تعریف ماهیت و منابع قدرت نرم کشورها این خطر وجود دارد که پژوهشگران همه چیز را مورد نظر قرار دهند و یا هیچ چیزی را حائز خصلت قدرت نرم ندانند. به عنوان مثال، فرهنگ به عنوان یکی از مهم ترین منابع قدرت نرم کشورها، طیف گسترده ای از متغیرهای خرد از قبیل سرمایه انسانی، موسیقی، فیلم، ورزش، غذاها و علم و فناوری را شامل می شود. این امر برای سایر منابع عمده قدرت نرم کشورها نیز صادق است. حتی اگر محققین بخواهند ابعاد انتزاعی و غیرمحسوس قدرت نرم کشورها را مد نظر قرار دهند، چنین مشکلی دوچندان می شود.

با وجود این، مشکلات مذکور موجب نگردیده است که تلاش ها برای اندازه گیری قدرت نرم کشورها از جمله بریتانیا متوقف شود. یکی از این تلاش ها، توسط پژوهشگر انگلیسی «جاناتان مک کلوری»[vii] صورت پذیرفته است. وی با توسل به نظرسنجی های متعدد درباره وجهه کشورها و خرد کردن منابع قدرت نرم به واحدهای قابل اندازه گیری، شاخص واحدی را به نام «شاخص قدرت نرم»[viii] ابداع کرده است که نقاط قوت و ضعف کشورها را از منظر قدرت نرم نشان می دهد. به عنوان مثال، بریتانیا در حوزه های فرهنگ، دیپلماسی و آموزش در رتبه های برتر جهانی قرار می گیرد، اما زیر شاخص قدرت نرم این کشور در رابطه با حکومت و کسب و کار پایین تر است (Mcclory,2011).البته مطالعات مک کلوری به علت نگاه قوم مدارانه و تنگ نظرانه وی نسبت به مفهوم قدرت نرم کشورها، مورد انتقادات جدی نیز قرار گرفته است. وی تنها 26 کشور را که روابط نزدیکی با بریتانیا دارند، مورد مطالعه قرار داده و از سایر کشورهای جهان غفلت نموده است. افزون بر این، در بسیاری از متغیرها و عناصر مورد نظر وی، سه کشور بریتانیا، فرانسه و ایالات متحده رتبه های نخست جهانی را به خود اختصاص داده اند که نمایانگر تعصب و سوگیری آشکار در بررسی های مک کلوری است(Mcclory,2013).

از دیگر منابع نظری نگارش شده توسط اندیشمندان این حوزه می توان به کتاب «قدرت نرم در سیاست خارجی، با تأکید بر فضای جهان اطلاعات» آلن چونگ اشاره کرد که به کاربست مفهوم قدرت نرم در سیاست خارجی دولت های شیلی و سنگاپور پرداخته است. این تلاش از این جهت مفید است که از معدود نمونه های موردی در کاربرد نظریه قدرت نرم در سیاست خارجی دولت های آسیایی و آمریکای لاتین است. با این حال کمترین اشاره ای به کشورهای اروپایی و از جمله موضوع مورد مطالعه این تحقیق –بریتانیا- نکرده است(نک: چونگ،1391). همینطور می توان به کتاب « جمهوری اسلامی ایران و قدرت نرم » اثر دکتر گلشن پژوه اشاره کرد که در آن تلاش شده در دو بخش راه‌کارها و ابزارهای قدرت نرم دولتها را شناسایی نماید، سپس آن‌ها را با ویژگی‌ها و توانمندی‌های ایران تطابق دهد. بررسی ادبیات قدرت نرم و همچنین یافتن منابع قدرت نرم در 6 کشور مطرح در عرصه بین‌الملل از جمله نقاط قوت این اثر است. اما همانند سایر آثار این حوزه کمترین اشاره ای به منابع و ابزارهای قدرت نرم بریتانیا در این اثر نشده است(نک: گلشن پژوه:1387). اگرچه می توان به منابع نظری دیگر در این راستا اشاره کرد اما از آن جهت که بیشتر رویکرد نظری به مفهوم قدرت نرم در میان بوده به همین 3 مورد اکتفا میکنیم. نگارنده در مقاله پیش رو با مبنا قرار دادن نظریه قدرت نرم جوزف نای به دنبال شناخت عناصر و ابزارها و سازمان های متولی قدرت نرم بریتانیا است که البته به دلیل اینکه در منشور سیاست خارجی بریتانیا وجه اعمالی قدرت نرم بر وجه اعلامی آن برتری دارد با فقدان منابع در زبان فارسی و کمبود آن در منابع انگلیسی مواجه بوده است. براین اساس وجه نوآورانه این پژوهش شناخت سازمانها و ابزارهای اعمال قدرت نرم در بریتانیا از طریق اسناد و بررسی سیاست های اعمالی دولت بریتانیا می باشد.

1.چارچوب نظری

قدرت نرم توانایی به دست آوردن چیزی است که می خواهیم با جذب و اقناع سایرین جهت تحقق اهداف خود احصا کنیم. این نوع قدرت با قدرت سخت متفاوت است چرا که جذب بسیار ارزان تر و کاراتر از اجبار است(Nye,2004:62). قدرت نرم توانایی به دست آوردن خواسته ها از طریق مجذوب کردن(به جای اجبار و یا امتیاز) می باشد. این کار از طریق جذابیت های فرهنگی، ایده های سیاسی و سایت ها صورت می گیرد. زمانی که سیاست های ما در چشم دیگران مشروعیت دارد قدرت نرم ما تقویت شده است. در واقع زمانی که شما دیگران را وادار می کنید ایده های شما و آنچه شما می خواهید را بپذیرند بدون اینکه برای این کار هزینه زیادی(امتیاز و اجبار) صرف کنید، در آن صورت شما از قدرت نرم استفاده کرده اید.

قدرت نرم به دلیل ماهیت جهان حاضر و پیشرفت، ارتقا، ارتباطات و اطلاعات در سطح جهانی از اهمیت بیشتری برخوردار شده و مورد توجه صاحب نظران قرار گرفته است. در سطح کلان تر و در عرصه ی روابط بین الملل، جوزف نای این گونه عنوان می کند که قدرت نرم، جلب نمودن مردم به جای اجبار کردن آن ها است. بنابر نظر جوزف نای، قدرت سخت می تواند بر پاداش(هویج) و یا تهدید( چماق) متکی باشد. اما گاهی اوقات شما می توانید بدون استفاده از تهدید یا پاداشی محسوس به نتایج مورد نظرتان دست یابید. راه بدست آوردن خواسته ها را «وجهه دوم قدرت» می نامند (Nye,2000:487). البته قدرت نرم دقیقاً همانند نفوذ نیست، زیرا نفوذ می تواند شامل قدرت سخت(تهدید) و یا پاداش نیز می باشد ولی قدرت نرم چیزی بیش از قانع کردن صرف یا توانایی حرکت دادن مردم از طریق استدلال می باشد. قدرت نرم هم چنین شامل توانایی جذب کردن نیز می شود و جذب اغلب باعث مشارکت توأم با رضایت می گردد(Nye,2000:46).

جدول شماره1: نمودار عملکرد قدرت نرم و سخت

نرم

سخت

 

جاذبه          ملاحظات سازمانی

همکاری

وادار کردن                 اجبار

فرمان

طیف رفتارها

  • ارزش ها
  • نهادها
  • سیاست ها

تطمیع               الزام

رشوه            تنبیه

مهمترین منابع

منبع: (Nye,2004:21)

در متون مختلف منابع معرفی شده در چارچوب قدرت نرم بسیار زیاد و متنوع هستند ولی به طور کلی از فرهنگ و ارزش های فرهنگی، باورها و ارزش های سیاسی، سیاست خارجی، دین و ایدئولوژی، علوم و فناوری، نظام آموزشی مبتنی بر تولید علم به عنوان منابع قدرت نرم نام برده شده است، که در این نوشتار به بررسی آنها می پردازیم. قدرت نرم در یک کشور از منابع متعددی پدید می آید که از منظر نای شامل سه مقوله مهم فرهنگ، ارزش های سیاسی و سیاست خارجی می باشد. البته وی توجه ویژه ای نیز بر جایگاه علم و فناوری  در اثرگذاری قدرت نرم دولتها در عرصه بین المللی دارد(Nye,2004).

این مقاله از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی می‌باشد و روش انجام آن نیز توصیفی تحلیلی است بدین صورت که تحلیل با توجه به منابع مختلف کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است. کاربردی بودن پژوهش نیز به دلیل ابتکار و نوآوری در شناخت منابع و ابزارهای قدرت نرم بریتانیا بوده که تا کنون بصورت مدون در منابع فارسی زبان بررسی نشده است و این اشکال در خصوص شناخت برخی از مهمترین نهادهای اعمال قدرت نرم بریتانیا در محافل دانشگاهی و سیاستگذاری کشور به چشم می خورد.با این حال، اگر به منابع مورد نظر جوزف نای توجه کنیم، کشور بریتانیا در هر سه مورد از جایگاه شایسته ای در جهان برخوردار است اما الگوی نای قابلیت کمتری برای احصاء تمام منابع قدرت نرم کشوری مانند بریتانیا را دارد. بنابراین نگارنده این منابع را به دو بخش کلی منابع جامعه محور (میراث فرهنگی، زبان، آموزش و سرمایه انسانی، نهادهای فرهنگی – اجتماعی، کسب و کار و خلاقیت و ورزش) و منابع دولت – محور (ارزش های سیاسی، دیپلماسی، سنت پادشاهی) و نیز نقش سازمان های مسئول در حوزه اعمال قدرت نرم تقسیم نموده که در ادامه به توضیح و تبیین هر یک از این عناصر می پردازد.  

2.منابع قدرت نرم بریتانیا

2-1.منابع جامعه محور

منابع جامعه محور شامل پتانسیل های داخلی جامعه انگلیس و ظرفیت های موجود در عرصه داخلی و مبتنی بر منابع درون زای قدرت نرم بریتانیا می شود که عبارتند از: میراث فرهنگی، کسب و کار و خلاقیت، توریسم، زبان انگلیسی، فرهنگ و هنر، آموزش و نیروی انسانی. در ادامه به بررسی و تبیین هریک از این موارد به تفصیل می پردازیم.

اول.میراث فرهنگی

تقریبأ اجماع کلی ای وجود دارد که بریتانیا یک ابرقدرت فرهنگی است که نفوذ زیادی در سایر نقاط جهان دارد. برخلاف وسعت کم، این کشور از میراث فرهنگی عظیمی بهره مند است(Haugevik and Bratberg,2011: 1–12).  25 مورد از آثار تاریخی بریتانیا به عنوان میراث مشترک بشری در یونسکو به ثبت رسیده است. همچنین مناظر طبیعی زیبا، قلعه ها و باغ های این کشور سالیانه میلیون ها گردشگر خارجی را به سوی جزیره بریتانیا می کشاند (Visit Britain,2011: 1-8).هرچند که برخی از کشورها، بیش از بریتانیا پذیرای جهانگردان خارجی هستند، اما بریتانیا در برخورداری از تاریخ طولانی دموکراسی پارلمانی و نقطه آغاز انقلاب صنعتی بی همتاست. این کشور همچنین، میراث گرانبهایی از اندیشمندان و فیلسوفان برجسته را یدک می کشد که از این ها می تواند به «توماس هابز»[ix] «آدام اسمیت»[x] «جان استیوارت میل»[xi] «جان مینیارد کینز»[xii] و «جان لاک»[xiii] اشاره کرد. در عرصه های علم و فناوری نیز بریتانیا دارای چهره های نام آشنایی همچون «ایساک نیوتن»[xiv] «چارلز داروین»[xv]«جیمز واتسون»[xvi] و «استفن هاوکینگ»[xvii] قابل ذکرند. در حوزه فرهنگی و در کنار «شکسپیر»[xviii] به عنوان معروف ترین نمایشنامه نویس بریتانیا و جهان، افزادی نظیر «جین آستین»[xix] و «چارلز دیکنز»[xx] شایان توجه هستند. نهایتا بایستی به برخی از نویسندگان معروف بریتانیایی در قرن بیستم اشاره کرد که تولیدات آن ها خوانندگان زیادی را در سرتاسر جهان مجذوب خود ساخته است. نوشته های شخصیت هایی از قبیل «داگلاس آدامز»[xxi] «آگاتا کریستی»[xxii] «بئاتریکس پوتر»[xxiii] و «جی.کی. رولینگ»[xxiv] در زمره پرفروش ترین کتاب های دنیا قرار گرفته و جهانگردان زیادی را برای بازدید از خانه و محل زندگی آنان رهسپار بریتانیا کرده است. هرچند که جهانی شدن زبان انگلیسی در موفقیت این شخصیت ها نقش زیادی داشته است، لکن نمی توان منکر خلاقیت و هنرنمایی موجود در آثار چهره های بریتانیایی گردید(Rogers,2012).

بریتانیا همچنین از میراث غنی هنری و موسیقی بهره مند است. یکی از جاذبه های گردشگری بریتانیا نیز موزه ها و نمایشگاه های هنری است. نهادهای از جمله «موزه بریتانیا»[xxv] و «گالری ملی»[xxvi] شهر لندن را به یکی از مراکز هنری جهان مبدل کرده است. سینمای بریتانیا هم یکی از قدرت های فیلم سازی در جهان به شمار می رود به طوری که «جان وودوارد»[xxvii] رئیس شورای فیلم بریتانیا سینمای این کشور ار یکی از قدرتمندترین کارگزاران فرهنگی دنیا طی 100 سال اخیر توصیف می کند. فیلم های بریتانیایی همچون «پلی بر روی رودخانه کوای»[xxviii] «لورنس عربستان»[xxix] و «هری پاتر»[xxx] از شهرت جهانی برخورداند. این فیلم ها نه تنها نشان دهنده جایگاه صنعت فیلم سازی انگلستان در جهان می باشند، بلکه به تغییرات فرهنگی در سایر کشورها نیز منجر می شوند. به عنوان مثال، فیلم « آن (توپ) را مثل بکهام سانتر کن»[xxxi] تأثیر عمده ای بر توسعه فوتبال زنان در هندوستان گذاشته است(Media,2009) .

دوم. زبان انگلیسی    

 زبان انگلیسی که زبان اول جهان به شمار می رود. یکی دیگر از عناصر قدرت نرم بریتانیاست. انگلیسی، زبان مادری 427 میلیون نفر از جمعیت جهان است. همچنین حدود 950 میلیون نفر در دنیا به انگلیسی به عنوان زبان دوم تسلط دارند که زمینه زیادی برای فعالیت فرهنگی و دیپلماسی عمومی بریتانیا مهیا می سازد(Saville-Troike,2006).   یکی از این زمینه ها، چاپ و انتشار کتب آموزشی زبان انگلیسی توسط دانشگاه های معتبر بریتانیا نظیر آکسفورد و کمبریج است. افزون بر مزایای فرهنگی ناشی از جهانشمولی زبان انگلیسی برای بریتانیا، این زبان کاربرد زیادی در تجارت جهانی و سایر فعالیت های اقتصادی بین المللی دارد و به عنوان موتور محرکی برای اقتصاد جهانی بریتانیا عمل می نماید. چیرگی زبان انگلیسی بر سایر زبان های زنده دنیا، در فضای مجازی و شبکه جهانی اینترنت نمود بیشتری دارد که طبیعتا شهروندان، شرکت ها، موسسات و دولت بریتانیا از این مزیت بهره مند می گردند. اینک اکثر دانشگاه های جهان حتی در پاریس، به زبان انگلیسی تدریس می کنند و نظام آموزشی کشورها از طریق زبان انگلیسی به هم متصل شده است. این سیستم جهانی، بسط و انتقال افکار و ایده های بریتانیایی ها به سایر نقاط جهان به ویژه تاثیرگذاری آنان بر جمعیت تحصیلکرده و نخبگان فکری جوامع دوردست را تسهیل می کند (Michaud, 2012).

سوم.آموزش و سرمایه انسانی

نظام آموزشی بریتانیا، منبع دیگری برای قدرت نرم این کشور محسوب می شود. مانند فرهنگ، نظام آموزشی و دانشگاه های بریتانیا، تأثیر بین المللی گسترده ای دارند. در سال 2013، بیش از 3 میلیون دانشجو از اقصی نقاط جهان در دانشکده های خصوصی بریتانیا حضور یافته اند و در سال 2012 حدود 6300 دانشجوی بین المللی در این کشور به تحصیل مشغول بودند که این رقم در مقایسه با 2600 دانشجوی یک دهه قبل، رشد قابل ملاحظه ای را نشان می دهد(Paton,2012).تحصیلات عالی بریتانیا، گنجینه گرانبهایی برای قدرت نرم این کشور به شمار می رود. به استثنای ایالات متحده آمریکا، دانشگاه های هیچ کشوری در دنیا قدرت رقابت با کالج های انگلیسی را ندارند. درواقع، پس از آمریکا، بریتانیا بیشترین دانشگاه و موسسه آموزشی را در بین 100 دانشگاه برتر جهان به خود اختصاص داده است. طبق رتبه بندی جهانی «تحصیلات تایم هایگر»[xxxii] دانشگاه های آکسفورد و کمبریج بریتانیا جزء 5 دانشگاه برتر جهان بوده و پنج موسسه دیگر بریتانایی در زمره 50 موسسه برتر دنیا قرار می گیرند. رتبه بندی دیگر بین المللی با عنوان «رتبه بندی آکادمیک شانگهای از دانشگاه های جهان»[xxxiii] آکسفورد و کمبریج را میان 10 دانشگاه برتر قرار داده و سه مورد دیگر را جزء 50 تای نخست دانسته است. با عنایت بر این نکته که فرانسه هیچ دانشگاهی در رده بندی تایم هایگر نداشته و در رده بندی شانگهای نیز فقط یک دانشگاه در میان 50 تای نخست دارد. همچنین آلمان نیز طبق هر دو رتبه بندی، تنها یک دانشگاه در میان 50 تای نخست دارد، اهمیت نهادهای آموزشی و تحصیلات عالیه در تولید قدرت نرم بریتانیا پررنگ تر می شود(Time Higher Education, 2013) (Shanghai Ranking, 2013).سرمایه گذاری در نیروی انسانی، از چندین جهت کشور بریتانیا را منتفع می سازد.

 اول اینکه، پژوهش ها و تولیداتی که توسط دانشگاه ها و اندیشکده های بریتانیایی تولید می شود، به ایجاد و حفظ مهارت های علمی و فنی مورد نیاز دولت و شرکت های خصوصی این کشور کمک می کند(House of Lords Science and Technology Committee, 2010). 

دوم اینکه دانشجویان و پژوهشگران خارجی به همراه خود، مهارت ها و دانش نوین را به بریتانیا منتقل می سازند. این مهارت ها و تبادلات فرهنگی می تواند در پویایی و تحرک کسب و کار و رشد اقتصاد تجارت محور بریتانیا موثر افتد(Brown,2009). به طور کلی می توان گفت که دانشگاه های بریتانیا به تولید ثروت و رفاه اقتصادی – اجتماعی این کشور کمک می کنند. در سال 2012-2011 آن ها مسئول ایجاد 378.250 شغل در سطح بریتانیا بوده و بیش از 10 میلیارد پوند از محل شهریه ها و هزینه های تحصیلی برای این کشور درآمدزایی داشته است.

چهارم.نهادهای فرهنگی - اجتماعی

مهمترین نهادهای فرهنگی اجتماعی در بریتانیا که در حوزه قدرت نرم فعالیت های قابل توجهی می کنند شامل بنگاه خبر پراکنی بی.بی.سی و نهاد فرهنگی اجتماعی شورای بریتانیا می باشد.

الف.بنگاه خبرپراکنی بی.بی.سی

یکی از ارزشمندترین نهادهای فرهنگی بریتانیا، «شبکه خبرپراکنی بریتانیا»[xxxiv]، ملقب به «بی. بی. سی» است. که سرآمد شبکه های خبری جهانی به شمار می رود که نه تنها وبسایت آن از محبوبیت زیادی برخوردار است، بلکه رادیو و کانال های تلویزیونی اش نیز بینندگان پرشماری را به سمت خود جذب می نماید. بی بی سی از زمان تأسیس در سال 1922، به تدریج رشد یافته و هم اکنون به قدرتمندترین شبکه خبری جهان تبدیل شده است که به گونه ای که برنامه های خویش را به 27 زبان زنده دنیا پخش می نماید. مخاطبین بی بی سی به صورت هفتگی حدود 10 میلیون نفر در بریتانیا و 150 میلیون نفر در بقیه نقاط جهان تخمین زده می شود(Sehgal,2009).  این گستره جهانی، نقش مهمی در معرفی فرهنگ بریتانیا به مردم دنیا و بهبود تصویر این کشور در اذهان افکار عمومی بازی می کند.شبکه خبری بی بی سی، به علت بکارگیری فنون حرفه گری و بهره مندی از تجربه کاری نزدیک به یک سده، از آبرو و اعتبار زیادی نزد افکار عمومی برخوردار است. جامعه بریتانیا و حتی دولت این کشور به صورت غیرمستقیم از اعتماد شنوندگان و بینندگان خارجی نسبت به بی بی سی منتفع می گردند. البته همین حجم زیاد مخاطبین، این رسانه بین المللی را در مقابل اشتباهاتش آسیب پذیرتر می سازد که گاهی تبعات آن دولت بریتانیا را نیز تحت الشعاع خود قرارمی دهد. با این حال، جایگاه بی بی سی به عنوان شبکه ای عمومی و جهانی که نیازمند عایدات ناشی از تبلیغات بازرگانی و منشعب از شرکت های خصوصی نیست، در مقایسه با رقبای خویش منحصر به فرد است.

ب. شورای بریتانیا

شورای بریتانیا به عنوان یک نهاد فرهنگی انطباق زیادی با مفهوم قدرت نرم جوزف نای دارد. این شورا که فعالیت های خویش را از سال 1934 شروع کرده است، امروزه با 30 میلیون نفر در گوشه و کنار جهان کار می کند و از طریق رسانه های دیجیتال، رادیو و تلویزیون تقریبأ با 600 میلیون نفر ارتباط دارد. شورای بریتانیا در برقراری ارتباط با قدرت های نوظهور از جمله برزیل، چین، هند، روسیه، کره جنوبی، ترکیه، اندونزی، مکزیک و آفریقای جنوبی بسیار موفق بوده است. این شورا به عنوان یک نهاد فرهنگی – اجتماعی، مربیان، اساتید، هنرمندان، ورزشکاران، دانشمندان و سیاستگذاران بریتانیایی را به هم نوعانشان در کشورهای دیگر پیوند می زند(British Council, 2013).  این اقدامات، نه تنها به افزایش نفوذ فرهنگی بریتانیا در کشورهای مختلف می شوند، بلکه نوع خاصی از دیپلماسی را که بدان «دیپلماسی خط دوم»[xxxv] می گویند، میان بریتانیا و کشورهای هدف ایجاد می کند. درواقع، بهره گیری از شخصیت های فرهنگی و غیرسیاسی جهت حل و فصل مسائلی که از توان دیپلماسی خط اول (دیپلماسی رسمی) خارج است، به یکی از وظایف شورای بریتانیا مبدل گردیده است. البته بایستی توجه داشت که استفاده بیش از اندازه دیپلماسی فرهنگی در راستای اهداف سیاست خارجی، ممکن است از میزان قدرت نرم یک کشور بکاهد. در نتیجه هدف اصلی دیپلماسی فرهنگی بریتانیا که از مجرای نهادهایی از قبیل شورای بریتانیا اعمال می شود، ایجاد تصویر مثبت از این کشور است که برای مدت طولانی پابرجا مانده و تعاملات اقتصادی و دیپلماتیک دوجانبه و چندچانبه کشورهای دیگر را با لندن ترغیب نماید.  وظیفه اصلی «شورای بریتانیا»[xxxvi] ایجاد فرصت های بین المللی برای مردم بریتانیا و سایر کشورهای جهان از یک سو و اعتمادسازی میان آنها از سوی دیگر، است. این نهاد دیپلماسی عمومی در 110 کشور جهان دارای دفتر است  که تحت عنوان تقویت روابط فرهنگی بریتانیا با جهان فعالیت می کند. عمده فعالیت های شورای بریتانیا در سه حوزه «یادگیری زبان انگلیسی»[xxxvii]، «هنر» و «آموزش و جامعه»[xxxviii] صورت می گیرد.

پنجم.نظام اقتصادی پویا

 بریتانیا، همچنین، مجموعه قابل توجهی از کسب و کار و خلاقیت در اختیار دارد که بخشی از قدرت نرم این کشور را تشکیل می دهد. علی رغم اینکه صنعت بریتانیا طی یک دهه اخیر روند نزولی را طی کرده است، اما «گروه مشورتی بوستون»[xxxix] همچنان این کشور را در رتبه دهم جهانی جای داده است. بریتانیا به عنوان کشوری که دارای اقتصاد باز و جهانی است، شرکت های تجاری و صنعتی بی شماری را ترغیب به سرمایه گذاری و یا ثبت در این کشور می کند. برای بسیاری از مهاجرین ساکن بریتانیا، اقتصاد پویایی بریتانیا، محل مناسبی برای کسب و کار و سرمایه گذاری تلقی می شود.هرچند که در برخی از حوزه ها، شرکت های بریتانیایی از هم قطاران خارجی خویش عقب افتاده اند، لکن این شرکت ها در عرصه فناوری های نوین و تولید محصولات سازگار با محیط زیست و توسعه پایدار، به موفقیت هایی نیز دست یافته اند. شرکت های بریتانایی همچنان در حوزه های انرژی، ارتباطات و خدمات رسانی، مزیت های نسبی بر بسیاری از رقبای خویش دارند که چرخ های اقتصاد صنعتی بریتانیا را به حرکت در می آورند. صنعت خودروسازی بریتانیا نیز، بخش زیادی از نفوذ جهانی خویش را حفظ کرده است. مارک ها و نشان های تجاری بریتانیا در صنعت خودرو، نظیر «لند رور»[xl] «مک لارن»[xli] و «رولز رویس»[xlii] همچنان از محبوبیت چشمگیری برخوردارند و یادآور تصویر حاکی از خلاقیت و کیفیت محصولات تولیدی این کشور در اذهان عمومی هستند. صنعت خودروسازی بریتانیا از جایگاه شایسته ای در اروپا برخوردار بوده و به افزایش صادرات این کشور کمک می کند. افزون بر این، برخی از شرکت های کوچک انگلیسی با بهره گیری از فناوری های بالا، بر طراحی و ساخت ماشین های مورد استفاده در مسابقات «فرمول یک»[xliii] تسلط دارند.

 ششم.ورزش

 ورزش، یکی دیگر از عناصر قدرت نرم بریتانیاست. بسیاری از ورزش هایی که در حال حاضر از محبوبیت جهانی برخوردار هستند، ریشه در انگلستان قرن نوزدهم دارند. به عنوان مثال، فوتبال به عنوان جذاب ترین و پرتماشاگرترین ورزش دنیا، مخلوق انگلیسی هاست. هم اکنون نیز، «لیگ برتر فوتبال انگلستان»[xliv] رقابتی ترین و جهانی ترین لیگ فوتبال در دنیا به شمار می رود. سهام بسیاری از باشگاه های ورزشی بریتانیا توسط مالکان خارجی خریداری شده و خصلت بین المللی یافته اند. طرفداران این باشگاه ها نیز از ملیت های گوناگون بوده و چندین برابر هواداران داخلی و محلی آن ها هستند. این واقعیت را در هنگام تورهای تابستانی برخی از این باشگاه ها از جمله «منچستر یونایند»[xlv]، به وضوح می توان مشاهده کرد.

هفتم.صنعت گردشگری

فرهنگ و میراث تاریخی از محرکه های اصلی جذب گردشگران خارجی محسوب می شوند. بریتانیا سالیانه پذیرای 30 میلیون خارجی است که درآمدی نزدیک به 14.7 میلیارد دلار نصیب اقتصاد این کشور می کند. موزه های بریتانیایی یکی از هفت جاذبه توریستی انگلستان به شمار می روند که نقش زیادی در معرفی فرهنگ غنی بریتانیا به جهانگردان ایفاء می نمایند. هرچند که جهانشهر لندن اولویت اصلی بازدیدکنندگان خارجی را تشکیل می دهد، اما گستردگی و پراکندگی جاذبه های گردشکری جزیره، موجب می شود که تقریبأ تمام بریتانیا از تبعات مثبت اقتصادی و فرهنگی صنعت توریسم بهره ببرند(www.alnwick.gov.uk).اهمیت گردشگران برای بریتانیا، تنها از منظر اقتصادی نیست بلکه بایستی به تبعات و تأثیرات متقابل جهانگردان بر جامعه این کشور اشاره کرد. معمولا این شهروندان تصویر مثبت و قدرتمندی از بریتانیا در جهان بازنمایی می کنند. همچنین امروزه، جذب توریست بیشتر برای کشورها، نوعی پرستیژ فرهنگی و سیاسی محسوب می شود(www.media.visitbritain.com) .صنایع کمتری در جهان وجود دارند که به اندازه گردشگری برای بریتانیا مهم باشند زیرا این صنعت به عنوان پنجمین صنعت بزرگ بریتانیا، بیش از 3 میلیون شغل و 200 هزار شرکت کوچک و متوسط را حمایت کرده و در حدود 127 میلیون پوند به تولید ناخالص داخلی این کشور کمک می کند. سهم قابل توجهی از این درآمدها از جانب گردشگران خارجی نصیب بریتانیایی ها می شود. علاوه بر منافع مالی حاصل از توسعه صنعت گردشگری، تبادلات فرهنگی و تقویت قدرت نرم این کشور حائز اهمیت است. مسئولیت اصلی صنعت گردشکری در بریتانیا بر عهده مؤسسه «ویزیت بریتین» گذارده شده است(www.visitbritain.org).

2-2.منابع دولت محور

منابع دولت محور بر مبنای ظرفیت های موجود در عرصه ساختار سیاسی بریتانیا بوده و شامل مواردی نظیر: ارزش های سیاسی، دیپلماسی دوجانبه و چندجانبه،دیپلماسی عمومی و فرهنگی  و ارزشهای برآمده از سنت بریتانیایی با محوریت نظام پادشاهی می باشد.

اول.ارزش های سیاسی

ارزش های سیاسی و نهادی بریتانیا، نظیر دموکراسی، ترویج حقوق بشر، آزادی بیان و احترام به تنوع فرهنگی و حاکمیت قانون، از منابع قدرت نرم این کشور محسوب می شوند که موجبات جذابیت این کشور برای کسب و کار، گردشگری و مطالعه را فراهم می آورند(Kirkup,2011). بریتانیا یک جامعه چندفرهنگی است که رقبای جدید در مقایسه با سایر کشورها راحت تر مورد پذیرش قرار می گیرند. البته این بدین معنی نیست که جامعه بریتانیا کلأ فارغ از نژادپرستی و وطن پرستی افراطی است. بلکه، تساهل مذهبی و قومی ای که در بریتانیا وجود دارد به حفظ سنت ها و آداب و رسوم مذهبی و قومی مهاجرین یاری می رساند. شهروندان بریتانیایی در خارج نیز عمومأ با گرمی پذیرفته می شوند. ویزای این کشور از معتبرترین ویزاهای دنیاست به طوری که طبق« شاخص محدودیت های ویزای هنلی و پارتنرز»[xlvi] در سال 2013، روادید بریتانیا در کنار فنلاند و سوئد جزء برترین روادیدهای جهان قلمداد می شود. زیرا اتباع بریتانیایی برای مسافرت به کشورهای دیگر با کمترین ممانعت روادید مواجه هستند(Henley and Partners, 2013).  نظام حقوقی بریتانیا نیز به عنوان الگوی جهانی انصاف و حرفه ای گری در امر قضاوت به شمار می رود به نحوی که ثروتمندان روسی نیز برخی مواقع ترجیح می دهند تا اختلافات خویش را در دادگاه های انگلیسی حل و فصل کنند. تعهد بریتانیا به ارزش های دموکراسی به کرات در احراز رتبه های نخست در شاخص های دموکراسی و حقوق بشر به اثبات رسیده است. البته شایان ذکر است که در سال های اخیر به علت تعدی دولت انگلستان به حریم خصوصی افراد به بهانه مبارزه با تروریسم و رفتار نامناسب پلیس لندن با مهاجرین خارجی و همچنین افشاگری های اطلاعاتی «ادوارد اسنودن»[xlvii] و سایت ویکی لیکس، تا حدودی اعتبار دموکراسی خواهی و حمایت از آزادی های سیاسی توسط بریتانیا نزد افکار عمومی جهانی رنگ باخته است. 

دوم. نظام پادشاهی

«پادشاهی»[xlviii] یکی دیگر از منابع قدرت نرم بریتانیاست. نقش ملکه بریتانیا به عنوان پیوند دهنده کشورهای مشترک المنافع به یکدیگر، جایگاه منحصر به فردی برای بریتانیا در کشورهای مزبور می بخشد. شرکت ملکه در مراسم و آئین های سنتی بریتانیایی ها چه در داخل و چه در خارج از این کشور، اختلافات مقطعی میان کشورهای مشترک المنافع[xlix] را از بین برده و نوعی از تجانس و یکپارچگی میان آنها را باعث می گردد. همچنین، نفوذ بریتانیا از مجاری رسانه ها و سریال هایی که احوال شخصیه و حوادث مهم مرتبط با خانواده سلطنتی را منتشر می کنند، گسترش می یابد. به عنوان مثال، تولد یا مرگ شاهزادگان و همچنین جشن های ازدواج آنان، میلیون ها بریتانیایی تبار را مجذوب و متوجه لندن مرکز امپراتوری سابق بریتانیای کبیر می سازد. سنت پادشاهی انگلستان دقیقأ با مفهوم قدرت نرم جوزف نای منطبق است که وی نیز بدان صحه می گذارد(Nye,2013: 37-60). سنت پادشاهی و ابنیه تاریخی منتسب به آن، در جذب توریست های خارجی به بریتانیا نیز سهیم است و در سال 2013، از این مجرا 44 میلیون پوند برای بریتانیا درآمدزایی داشته است(Khandogiy,2013).  هرچند که مردم بریتانیا، جهت حفظ تاج و تخت پادشاهی، سالیانه 36 میلیون پوند مالیات تقبل می کنند، اما این هزینه ها با جذب گردشگران خارجی جبران می شود. با توجه به این واقعیت که هزینه های جمهوری در کشور آلمان نیز نزدیک به این رقم است، بریتانیایی ها علاقه ای به تغییر عنوان حکومت خویش و تبدیل آن به جمهوری ندارند. زیرا نه تنها تغییر به خصوصی در زندگی آنان در پی نخواهد داشت، بلکه از میزان قدرت نرم این کشور در دنیا به ویژه در کشورهای مشترک المنافع خواهد کاست(Warner,2010).

سوم. دیپلماسی

دیپلماسی مهمترین رکن ارتباطات در جهان معاصر است. دولتهایی که از قدرت دیپلماسی سازمان یافته تری برخوردار هستند می توانند دستور کار بین المللی برای سایر دولت ها و سازمان های فراملیتی تنظیم کنند. این موضوع با توجه به ظرفیت های بریتانیا در حوزه دیپلماسی دوجانبه، چندجانبه و دیپلماسی عمومی و فرهنگی قابل بررسی است.

الف.دیپلماسی دوجانبه بریتانیا

دیپلماسی محسوس ترین، منبع قدرت نرم برای بریتانیا می باشد. دیپلماسی به عنوان نمایندگی یک دولت در خارج از مرزهای خویش و ترغیب شهروندان خارجی به سوی ارزش های ملی، جایگاه ویژه ای در تشکیل قدرت نرم کشورها دارد. طی دهه های اخیر، دولت بریتانیا مبادرت به اتخاذ و پیگیری سیاست های اخلاقی و هنجاری نموده است تا احساس همدلی و نزدیکی در قلوب دیگران ایجاد نماید. اما به علت درگیری این کشور در جنگ های افغانستان و عراق، نه تنها از میزان قدرت نرم این کشور در دنیا مخصوصأ نزد ملل مسلمان کاهش بافت، بلکه هزینه های سرسام آور این جنگ ها منجر به کاهش کمک های خارجی لندن به کشورهای کمترتوسعه یافته گردید. با این حال، دولت بریتانیا، شبکه گسترده ای از تعاملات دیپلماتیک با کشورهای جهان دارد که بالغ بر 270 نمایندگی در 160 کشور می شود. تعداد این نمایندگی ها همچنان در حال افزایش است زیرا دولت بریتانیا تصمیم به احداث 8 مرکز جدید کنسولگری و تجاری در گوشه و کنار جهان دارد. در اکثر این سفارتخانه ها و کنسولگری ها، مسئولیت انجام امور مرتبط با دیپلماسی عمومی و قدرت نرم بر عهده دفتر امور خارجی و مشترک المنافع است. بی شک، «دفتر امور خارجی و مشترک المنافع»[l] به علت حجم فعالیت ها و هزینه های محوله، مهم ترین نهاد دولتی بریتانیا در حوزه قدرت نرم می باشد(Howell,2012).

ب. دیپلماسی چندجانبه بریتانیا

بریتانیا یکی از وسیع ترین شبکه های دیپلماسی چندجانبه را در اختیار دارد. عضویت و مشارکت فعال این کشور در بسیاری از سازمان های بین المللی ابزار مهمی جهت بکارگیری قدرت نرم انگلستان در پهنه جهانی فراهم می آورد. بریتانیا یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد بوده و نقش مسلطی در سیاست های ملل متحد و کارگزاری های وابسته به آن ایفاء می کند. این کشور همچنین، عضو اتحادیه اروپا، ناتو و «سازمان همکاری و توسعه اقتصادی»[li] «گروه 8» و «گروه 20» است که همگی از مهمترین و قدرتمندترین نهادهای سیاسی، اقتصادی و نظامی جهان هستند. علاوه بر دیپلماسی چندجانبه، روابط دوجانبه بریتانیا با برخی از تأثیرگذارترین کشورهای جهان نظیر ایالات متحده، کانادا، استرالیا و .. بسیار نزدیک و ویژه است. این ارتباطات بین المللی گسترده، به افزایش نفوذ جهانی این کشور منجر می گردد به طوری که در مواقع سردی یا گرمی روابط لندن با کشوری خاص، انعکاس همین الگوی تعامل و مناسبات دیپلماتیک و تجاری را می توان در مورد کشورهای مشترک المنافع نیز مشاهده کرد(Hague,2012).

ج.دیپلماسی عمومی بریتانیا

امروزه، بسیاری از کارکنان و نهادهای مدنی داخلی بریتانیا در عرصه های قدرت نرم و دیپلماسی عمومی مشارکت می کنند. درواقع، پس از برگزاری موفقیت آمیز بازی های المپیک 2012 لندن، دولت بریتانیا، تلاش کرده است که همه وزارتخانه ها را در جهت قدرت نرم بسیج نماید. دپارتمان کسب و کار و خلاقیت به همراه دپارتمان فرهنگ، رسانه و ورزش سهم به سزایی در راه اندازی «برنامه بازاریابی بریتانیای کبیر»[lii] داشته اند که ارزش اقتصادی آن برای دولت بریتانیا در حدود 30 میلیون پوند است. دیپلماسی عمومی بریتانیا، همچنین از ارتباطاتی که توسط «مطالعات دفاعی کالج سلطنتی»[liii] ایجاد شده است، بهره می برد. این اندیشکده مطالعاتی به آموزش پرسنل نظامی بیش از 50 کشور جهان می پردازد و جایگاه درخوری در دیپلماسی دفاعی بریتانیا دارد. دفتر امور خارجی و مشترک المنافع، پروژه هایی را هم جهت ترغیب ارزش های سیاسی بریتانیا به اجرا درآورده است. یکی از مهمترین این ها، «برنامه حقوق بشر و دموکراسی»[liv] است که به پیشبرد توسعه نهادهای مدنی محلی کمک می کند. پروژه دیگری که دفتر امور خارجی و مشترک المنافع از آن حمایت به عمل می آورد، «بنیاد وست منیستر برای دموکراسی»[lv] است که یک نهاد غیردولتی بوده و در راستای توسعه احزاب سیاسی و سازمان های مردم سالار فعالیت می کند. دفتر مزبور اقداماتی نیز در جهت تداوم اصلاحات دموکراتیک در کشورهای درحال توسعه انجام می دهد که از مهمترین آن ها می توان به کمک مالی و حمایت فنی از برگزاری انتخابات آزاد در این قبیل کشورها اشاره کرد. در راستای اهمیت دیپلماسی عمومی، دفتر امور خارجی و مشترک المنافع حضور فعالی در شبکه های اجتماعی نظیر «فیس بوک» «توئیتر» و «گوگل پلاس» دارد. سایت این نهاد دولتی متولی قدرت نرم بریتانیا به 53 زبان زنده دنیا مجهز می باشد تا تأثیرگذاری بیشتری بر افکار عمومی جهانی داشته باشد(Foreign and Commonwealth Office, 2011) . 

یک چهارم کامل بودجه ادره امور خارجی و مشترک المنافع به دیپلماسی عمومی اختصاص دارد که یک جا به سرویس جهانی بی. بی. سی و شورای بریتانیا داده می شود. وظیفه آنها تسهیل شبکه ها، برای ارتباط آیندگان به ویژه در میان جوانان همه جوامع است. در مقایسه با اقدامات دیپلماسی رسمی و اغلب کوتاه مدت که به طور خاص سیاست محور هستند، با ایجاد ارتباط درون انگلستان و همچنین میان افراد و مردمان سرتاسر جهان، اهداف آنها درازمدت است. درواقع، این نهادها به همراه دپارتمان توسعه بین المللی، به دنبال شبکه سازی درازمدت شغلی هستند. از این حیث، همه آنها ترویج کنندگان منافع ملی انگلستان و بازویی برای پیشبرد دیپلماسی عمومی این کشور از طریق تقویت هویت ملی محسوب می شوند(میلسن و همکاران، 1388: 358-354).

د.دیپلماسی فرهنگی بریتانیا

کشور بریتانیا یکی از بازیگران فعال و مطرح در حوزه دیپلماسی فرهنگی به شمار می رود. برخورداری از تاریخ پرشکوه و شهرت جهانی این کشور در عرصه تعاملات فرهنگی همراه با روابط دیرین انگلستان با نهادهای خارجی و بین المللی موجب شده اند تا بریتانیا به یکی از سکانداران اندیشه و عمل در حوزه فرهنگ تبدیل شود. با وجود این، در سایه تحولات فناورانه جهانی در قرن بیست و یکم از یک سو و تلاش های سایر قدرت های جهانی  (چین و هند و ..) که از گنجینه فرهنگی عظیمی برخوردارند، جایگاه بریتانیا به عنوان یک ابرقدرت فرهنگی تا حدود زیادی به چالش کشیده شده است. درواقع، کاهش سرمایه گذاری در دیپلماسی فرهنگی و وجود برخی ناهماهنگی ها میان نهادهای متولی این امور، مزیت نسبی بریتانیا در حوزه دیپلماسی فرهنگی را به خطر انداخته است.نهادها و بخش های فرهنگی بریتانیا در نتیجه مبادلات بین المللی با همتایان خارجی خویش، مزایایی مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی برای این کشور به ارمغان می آورند. برخی از این مزایا به لحاظ کمی قابل محاسبه هستند، اما برخی دیگر کیفی بوده و به راحتی نمی توان ارزش و بهای آنان را برای بریتانیا متذکر شد. با این حال، می توان مزایای زیر را در این خصوص برشمرد:

اول اینکه دیپلماسی فرهنگی بریتانیا به افزایش درآمد سرانه کشور کمک می کند. بازار هنر و عتیقه جات بریتانیا، 25 درصد از حجم این بازار را در کل جهان به خود اختصاص می دهد و دست کم سالیانه 3.5 میلیارد پوند نصیب این کشور می سازد. در سال 2002، ارزش مادی صادرات کالاهای فرهنگی بریتانیا بالغ بر 8.5 میلیارد پوند بوده است. این محصولات شامل فیلم، موسیقی، طراحی و .. می شوند. همچنین بریتانیا حائز رتبه شایانی در آموزش و تربیت فرهنگی است. از دوره های آموزشی تخصصی گرفته تا مدارس تابستانه که هم در داخل و هم در خارج این کشور برگزار می گردند، به حفظ این جایگاه یاری کرده اند(www.nationalmuseums.org.uk).

دوم اینکه، مجموعه علمی بریتانیا، منابع طبیعی را در خدمت ابداعات علمی و ابتکارهای پزشکی قرار داده است. این کشور در حوزه علم و فناوری از پیشگامان محسوب گردیده و برخی از دانشگاه های بریتانیایی همچون آکسفورد، کمبریج و مدرسه علوم اقتصادی لندن از شهرت جهانی بهره مند هستند.حجم فعالیت هایی که در عرصه فرهنگی کشور بریتانیا در جهان انجام می دهد، بسیار گسترده است، به همراه شورای بریتانیا، بیش از 50 نهاد فرهنگی بریتانیایی در گوشه و کنار جهان مشغول هستند که شبکه قدرتمندی از نهادهای فرهنگی فرامرزی به وجود آورده اند که قابل مقایسه با نمایندگی ها و سفارتخانه های دیپلماتیک این کشور است. از آنجا که نهادهای فرهنگی بریتانیا عمدتأ در فراسوی مرزهای ملی فعالیت می کنند و همچنین با عموم مردم تعامل دارند، سفیران غیررسمی این کشور به شمار می روند. درواقع، رقابت آن ها با یکدیگر و همتایان خارجی خویش در کنار تلاش های آنان برای اخذ مجوز فعالیت در داخل و خارج از کشور، نه تنها موجب افزایش تأثیرگذاری آنان می گردد، بلکه پلی میان حوزه های دیپلماسی، روابط بین الملل و افکار عمومی برقرار می سازد.   

3.سازمان های متولی قدرت نرم در بریتانیا

اگرچه در کنار وزارت خارجه بریتانیا سازمان های بسیاری بصورت غیر مستقیم متولی اعمال قدرت نرم بریتانیا در خارج از مرزها هستند اما از مهمترین این سازمان ها که بصورت مستقیم مأمور ارتقاء و افزایش سطح قدرت نرم بریتانیا می باشد می توان به اداره امور خارجی و مشترک المنافع و دپارتمان توسعه بین المللی اشاره کرد.

3-1. اداره امور خارجی و مشترک المنافع

مسئولیت اصلی هدایت و ریل گذاری سیاست های مرتبط با قدرت نرم بریتانیا، بر عهده دفتر امور خارجی و مشترک المنافع است. فعالیت های این دفتر متنوع و به روز هستند و از تحرکات دیپلماتیک سنتی متفاوت می باشند. (Hague,2012).اداره «امور خارجی و مشترک المنافع»، دپارتمانی از دولت بریتانیا محسوب می شود که مسئولیت حمایت از شهروندان بریتانیایی و پیشبرد منافع بریتانیا در سرتاسر جهان را برعهده دارد. این دپارتمان در سال 1986 از ادغام اداره های امور خارجی و امور مشترک المنافع تأسیس گردید. اداره امور خارجی و مشترک المنافع از شبکه گسترده ای از سفارت خانه ها و کنسولگری ها بهره مند است به طوری که بیش از 14000 نفر نیروی انسانی این اداره در نمایندگی های دیپلماتیک بریتانیا در گوشه و کنار جهان به فعالیت مشغول هستند. اداره مزبور، علاوه بر دولت ها، همکاری زیادی با سازمان های بین المللی از جمله سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و ناتو دارد.

دولت بریتانیا با علم بر این واقعیت که بکارگیری قدرت نظامی (سخت) این کشور بدون بهره گیری از قدرت نرم منتج به نتایج مورد نظر این کشور نخواهد شد. از این رو، وزارت دفاع بریتانیا در همکاری با اداراه امور خارجی و مشترک المنافع، سعی در ترکیب قدرت با ترغیب را دارد و بهره گیری بیشتر از مفهوم قدرت هوشمند را که ترکیب متوازنی از قدرت سخت و قدرت نرم محسوب می شود، هدف خویش اعلام کرده است. در این راستا، دولت بریتانیا در سایه تجارب کسب شده در جنگ افغانستان، همکاری نهادهای دولتی همچون وزارت دفاع، دپارتمان توسعه بین المللی و اداره امور خارجی و مشترک المنافع با یکدیگر را مورد بازنگری قرار داده و همکاری راهبردی میان آن ها را جهت افزایش قدرت نرم بریتانیا مد نظر دارد. مهمترین ابزار دولت بریتانیا در مواجهه با جوامع پسامنازعه (نظیر افغانستان) تأسیس نهادی با عنوان «واحد تثبیت »[lvi] از طریق همکاری سه نهاد مذکور (وزارت دفاع، دپارتمان توسعه بین المللی و اداره امور خارجی و مشترک المنافع) می باشد. (Lords Select Committee on Soft Power,2014:36-37). 

هیات اجرایی اداره امور خارجی و مشترک المنافع بریتانیا، چندین کشور را به عنوان اولویت های امنیتی خویش در سال های آتی انتخاب کرده است که جمهوری اسلامی ایران در کنار افغانستان، سوریه، روسیه و برخی از کشورهای آفریقایی و خاورمیانه ای از این مجموعه به شمار می روند. این نهاد بریتانیایی در جدید ترین گزارش خویش در مورد ایران، از وضعیت حقوق بشر در کشور، ابراز نگرانی کرده است. در این گزارش جهت دار، به بزرگنمایی مسائل حقوقی و مشکلات اجتماعی در ایران پرداخته و به دخالت در امور سیاسی داخلی کشور تلاش شده است. این در حالی است که نهاد مزبور، همکاری با جامعه بین المللی جهت ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هسته ای را مهمترین اولویت خویش در قبال این کشور اعلام کرده است.

3-2. دپارتمان توسعه بین المللی

وظیفه اصلی دپارتمان توسعه بین المللی مبارزه با فقر و اهدای کمک های بشردوستانه قید شده است اما این نهاد دولتی در امور مربوط به مهاجرین و توسعه نیز فعال بوده است. دپارتمان توسعه بین المللی دارای یک تیم متخصص در مورد مسائل مهاجرت است و نقش به سزایی در جمع آوری اطلاعات و سیاستگذاری در زمینه مهاجرت و توسعه برعهده دارد. این نهاد همچنین با برگزاری کنفرانس ها و حمایت مالی از پروژه های تحقیقاتی به بهبود وضعیت مهاجرین و ارسال کمک های بشردوستانه در جهان کمک می کند. دپارتمان توسعه بین المللی با همکاری بانک جهانی، اولین کنفرانس بین المللی در مورد کمک رسانی به مهاجرین را در سال 2003 برگزار نمود. بریتانیا به یمن برخورداری از دپارتمان مزبور، نه تنها در طراحی بلکه در اجرای سیاست های کمک رسانی به مهاجرین سرآمد بوده است.به طور کلی سیاست های مهاجرتی و توسعه بریتانیا بر روی مسئله «ارسال وجوه»[lvii] متمرکز بوده است. و در این زمینه با نهادهای عمده بین المللی به خصوص بانک جهانی همکاری نزدیکی دارد. رویکرد بریتانیا نسبت مسئله مهاجرت و توسعه در مقایسه با سایر کشورهای فعال اروپایی نظیر هلند و فرانسه منسجم تر است. زیرا به جای برقراری ارتباط ساده میان کمک های توسعه ای و کاهش مهاجرت، این مشکله بین المللی را از منظر فقر زدایی جهانی دنبال می کند. در سطح قاره اروپا، در هیچ کشوری به اندازه بریتانیا، نهادهای مرتبط با توسعه بین المللی فعال نیستند(De Haas, 2006: 63-66).

4. قدرت نرم بریتانیا در قبال جمهوری اسلامی ایران

تحلیل سیاست خارجی بریتانیا در قبال جمهوری اسلامی ایران، جدا از شناخت اهداف و انگیزه های آن نمی باشد. در واقع قدرت نرم در سیاست خارجی بریتانیا با ملاحظه معیارهای متفاوت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سطوح داخلی و منطقه ای سبب گردیده است تا سیاست خارجی این کشور  دستخوش یک نوع بازنگری جدی شود که از آن به رنسانس سیاست خارجی بریتانیا یاد می شود. ابعاد قدرت نرم بریتانیا در عرصه داخلی ایران، از آنجا قابل توجه است که حدوداً 500.000 پانصد هزار نفر ایرانی مقیم در این کشور وجود دارد. این رقم نشان دهنده این است که بعد از آمریکا بنابر سرشماری های انجام شده انگلستان بیشترین جذابیت را برای ایرانیان دارد.

شورای بریتانیا که در ایران بیشتر با عنوان شورای فرهنگی بریتانیا شناخته می شود، از نهادهای قدیمی فعال در کشور است. این نهاد نیمه دولتی، فعالیت های خویش در ایران را از سال 1942 (1321 ه.ش) در تهران آغاز کرد. فعالیت شورای فرهنگی بریتانیا تا انقلاب اسلامی در سال 57 ادامه داشت. پس از وقفه 22 ساله، شورای مذکور موفق شد کار خود را از سال 2001 (79 ه.ش) از سر گیرد. پس از انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد در خرداد 88، روابط ایران با کشورهای غربی از جمله انگلستان به تیرگی گرائید. البته راه اندازی بخش فارسی شبکه جهانی بی. بی. سی که آشکارا علیه نظام و ملت ایران فعالیت می کرد، در تشدید بی اعتمادی ها مؤثر بود. نهایتأ فعالیت این مرکز فرهنگی در ایران از ابتدای سال 2009 متوقف شد. به گفته مقامات بریتانیایی در سال ۲۰۰۸ (آخرین سال فعالیت در ایران) ۱۳۰۰۰ ایرانی از خدمات این مجموعه استفاده کرده اند. شایان ذکر است که علی رغم قطع روابط دیپلماتیک لندن – تهران و بسته شدن دفتر شورای فرهنگی بریتانیا که در باغ سفارت این کشور واقع در محله قلهک تهران مستقر بود، سایت این مؤسسه فیلتر نبوده و کاربران ایرانی توانسته اند از تمام خدمات اینترنتی و آموزش از راه دور شورای بریتانیا استفاده نمایند.

با توجه به تلاش های صورت گرفته از جانب دولت های ایران و بریتانیا جهت احیای مجدد روابط رسمی دوجانبه، شورای بریتانیا نیز مجدداً امیدوار به گسترش روابط فرهنگی خویش با ایرانیان شد. جمهوری اسلامی ایران از جنبه های مختلف برای دولت بریتانیا و شورای بریتانیا حائز اهمیت است که از مهمترین آنها می توان به جمعیت قابل توجه و جوان کشور اشاره کرد که غالب آن ها تمایل زیادی برای یادگیری زبان انگلیسی و حتی مهاجرت به انگلستان را دارند. همچنین در بخش هنر، جمهوری اسلامی ایران پتانسیل بالایی در رشته های هنری از قبیل طراحی، معماری، موسیقی سنتی و ادبیات باستانی دارد که همگی مورد توجه شورای بریتانیا هستند. به علت برخورداری از تاریخ روابط دوجانبه طولانی مدت، رابطه و علاقه دو طرفه ای بین هنرمندان ایرانی و بریتانیایی بوجود می آید که دولت انگلستان به دنبال بهره برداری سیاسی و اقتصادی از آن در مسیر منافع ملی خود می باشد. همچنین گزارش سالانه شورای بریتانیا در سال 2010، ایران را به عنوان یکی از کشورهای شاهراه معرفی کرده بود که بایستی فعالیت های فرهنگی بریتانیا در این کشور افزایش یابد. در واقع، طبق تعریف شورای بریتانیا، کشورهایی همچون ایران، عراق، افغانستان، زیمبابوه و برمه در گروه کشورهای شاهراه قرار می گیرند که مردمشان اعتماد کافی به انگلیس نداشته یا پتانسیل این بی‌اعتمادی را دارند؛ این کشورها به علت عدم دسترسی یا مجادلات سیاسی با بریتانیا فضایی پرچالش را در عرصه دیپلماسی عمومی برای بریتانیا رقم زده‌اند، از این رو شایان توجه بیشتری در آینده هستند( www.fco.org ).

از منظر سیاسی و فرهنگی نیز رسانه ای مانند بی.بی.سی که یکی از منابع مهم قدرت نرم بریتانیا است با نفوذ در لایه های فرهنگی جامعه در داخل کشور اقدام به ارائه گزاره هایی می کند که هدف آنها در نهایت القاء ناکارآمدی نظام و ایجاد شبهه در خصوص ضعف مدیریتی در  داخل کشور است. بخش فارسی بی‌بی‌سی در سال‌های اخیر، شمار نسبتاً زیادی از روزنامه‌نگاران ایرانی را استخدام کرده و تیم‌های رادیویی و آنلاین خود را گسترش داده است. سایت فارسی بی‌بی‌سی آنلاین نیز با بهره‌گیری از وب‌سایت‌های پشتیبان و ناظر حوزه فعالیت خود را گسترش داده است. بودجه پخش برون‌مرزی بی‌بی‌سی را دولت تأمین می‌کند، اما مسئولان این شبکه به‌دنبال ارائه چهره مستقل از این شبکه هستند. بر این مبنا مدعی هستند که دولت انگلیس در محتوای برنامه‌ها یا تعیین مأموریت خاصی برای این شبکه دخالت نمی‌کند در حالی‌که این امر واضح و مبرهن است که برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی و چه بسا پایگاه‌های اینترنتی سرویس جهانی بی‌بی‌سی از جمله مهم‌ترین و بارزترین ابزارهای اعمال قدرت نرم انگلیس برای تشریح سیاست‌های منطقه‌ای انگلیس و سپس توجیه این اقدامات برای مخاطبان عام و خاص ایرانی است که این رویکرد در چارچوب کانال‌های رادیویی و تلویزیونی تجلی می‌یابد(سلیمانی،1388: 25).

بی‌بی‌سی با بهره‌گیری هدفمند از اصول و تکنیک‌های نوین خبرنویسی و تحلیل رسانه‌ای تلاش می‌کند فهم وابستگی سیاسی به دولت انگلیس را برای مخاطب دشوار ‌نماید. در واقع ادبیات نرم بی‌بی‌سی در کنار مؤلفه‌های تنوع و عمق‌بخشی خبری، این ذهنیت را به مخاطب القا می‌کند که این رسانه فارغ از جهت‌گیری‌های سیاسی صرفاً در خدمت اطلاع‌رسانی قرار گرفته است. بدین‌سان شاید بتوان گفت که تصمیم به راه‌اندازی تلویزیون فارسی زبان بی‌بی‌سی در کنار رادیوی آن نسبت به سایر شبکه های تلویزیونی و خبری اثرات مؤثرتری بر ذهن و انگیزه مخاطبین دارد، زیرا اولاً سبک تبلیغی ‌بی‌بی‌سی بسیار نرم‌تر از رسانه های مشابه نظیر تلویزیون آمریکاست و می‌کوشد به‌جای القای مستقیم که منجر به مقاومت مخاطب می‌شود از روش القای غیرمستقیم و در پوشش برنامه‌های تحلیلی سود بجوید. دوم، بی‌بی‌سی به‌جای پرداختن صرف به موضوعات سیاسی و بین‌المللی در بسیاری از مواقع بر موضوعات و سوژه‌های عمیق اجتماعی متمرکز می‌شود و از این رهگذر می‌کوشد تا مخاطبان و حتی حامیانی از دل طبقات و شئون مختلف اجتماعی برای خود دست و پا کند( افخمی و عبد الله، 1388).

نتیجه گیری

به کارگیری قدرت انگلستان، به طوری که هم در راستای منافع مستقیم خویش و هم در سازش با سایر جهان باشد، قبل از هر چیز نیازمند شناخت عناصر و ابزارهای قدرت نرم این کشور در جهان متحول کنونی است. در جهان پیچیده کنونی، دیگر قدرت کشورها صرفاً با اندازه نیروهای نظامی یا شرکای سنتی آنان اندازه گیری نمی شود، بلکه بایستی همزمان به عناصر و ابزارهای قدرت سخت و نرم کشورها عنایت داشت که بریتانیا به عنوان یکی از قدرت های جهانی از این امر مستثنی نیست. در سایه ظهور قدرت های جدید در آسیا، آمریکا و آفریقا که هژمونی غرب را به چالش می کشند، قدرت های غربی از جمله بریتانیا، نیازمند بازتعریف جایگاه خودشان در هندسه قدرت جهانی هستند که در این راستا، فرهنگ نقش کلیدی دارد. با این حال، مزیت فرهنگ تنها در صورتی مستفاد خواهد شد که ساختار سیاسی محکم و منسجمی جهت هماهنگی فعالیت های مرتبط با فرهنگ وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، فرهنگ غنی یک کشور نظیر بریتانیا نمی تواند به خودی خود، به عنوان عنصر مهمی از قدرت نرم این کشور ترجمه شود، مگر اینکه دیپلماسی فرهنگی محکم و منسجمی از سوی دولت بریتانیا تدوین و اجرایی گردد.دیپلماسی فرهنگی بریتانیا در قبال جمهوری اسلامی ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. زیرا همان طور که متذکر گردید، یکی از کارکردهای اصلی فرهنگ در سیاست، باز نگه داشتن درهای گفتگو در مواقع دشواری و سردی روابط دیپلماتیک است که این امر در مورد روابط لندن – تهران صادق است. درواقع، حفظ روابط فرهنگی میان دو کشور علی رغم سردی و نهایتاً قطع روابط رسمی دوجانبه، یکی از بارزترین مصداق های کارکرد مثبت فرهنگ در روابط بین المللی است.



[i] -Royal United Services Insti­tute

[ii] -RUSI

[iii] -Chatham House

[iv] -Institute for Government (IfG)

[v] -Institute for Cultural Diplomacy

[vi] -British Council

[vii] - Jonathan McClory  

[viii] -Soft Power Index

[ix] -Thomas Hobbes

[x] - Adam Smith

[xi] - John Stuart Mill

[xii] - John Maynard Keynes

[xiii] -John Lock

[xiv] - Isaac Newton

[xv] - Charles Darwin

[xvi] - James Watson

[xvii] - Stephen Hawking

[xviii] - Shakespeare

[xix] - Jane Austen

[xx] - Charles Dickens

[xxi] - Douglas Adams

[xxii] - Agatha Christie

[xxiii] - Beatrix Potter

[xxiv] - J.K. Rowling

[xxv] - British Museum

[xxvi] - National Gallery

[xxvii] - John Woodward

[xxviii] -The Bridge on the River Kwai

[xxix] -Lawrence of Arabia

[xxx] -Harry Potter

[xxxi] -Bend it like Beckham

[xxxii] - Times Higher Education (THE)

[xxxiii] - Shanghai’s Academic Ranking of World Universities

[xxxiv] - British Broadcasting Chanel

[xxxv] - Second Track Diplomacy

[xxxvi] - British Council

[xxxvii] - Learning English

[xxxviii] - Education and Society

[xxxix] -Boston Consulting Group

[xl] - Land Rover

[xli] - McLaren

[xlii] - Rolls Royce

[xliii] - Formula One

[xliv] - English Football Premier League

[xlv] - Manchester United

[xlvi] - Henley and Partners Visa Restrictions Index

[xlvii] - Edward Snowden

[xlviii] - Monarchy

[xlix] -Common wealth Countries

[l] - Foreign and Commonwealth Office (FCO)

[li] - OECD

[lii] - GREAT Britain marketing campaign

[liii] - Royal College of Defence Studies

[liv] - Human Rights and Democracy Programme (HRDH)

[lv] - Westminster Foundation for Democracy (WFD)

[lvi] - Stabilisation Unit (SU)

[lvii] - Remittances

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع و مأخذ

- امام زاده فرد، پرویز(1389)، بررسی جایگاه قدرت نرم در سیاست: از دوران باستان تا زمان معاصر، فصلنامه مطالعات سیاسی، بهار.

- کوهی اصفهانی، مرضیه(1384)، مراکز فکری تأثیرگذار در سیاست خارجی و امنیتی انگلیس، تهران: مؤسسه ابرار معاصر تهران.

- میلسن، ژان و همکاران.(1388). دیپلماسی عمومی نوین: کاربرد قدرت نرم در روابط بین الملل، ترجمه رضا کلهر و سید محسن روحانی، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).

- افخمی، حسین و علیرضا عبدالله(1388)، مطالعه تطبیقی ساختار و نحوه پوشش اخبار ایران در تارنماهای ملی و بین المللی(تحلیل محتوای مطالب سیاسی تارنماهای خبری ایرنا، بی بی سی فارسی و صدای آمریکا)، مجله جهانی رسانه، دانشگاه تهران.

- سلیمانی، رضا(1388)، براندازی نرم و تأسیس تلویزیون های فارسی زبان«مطالعه موردی بی بی سی»، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی.

- چونگ، آلن(1391)، قدرت نرم در سیاست خارجی،با تأکید بر فضای جهان اطلاعات، ترجمه مهدی ذوالفقاری،تهران:  ناشر دانشگاه امام صادق(ع).

- گلشن پژوه، محمودرضا(1387)، جمهوری اسلامی ایران و قدرت نرم: نگاهی به قدرت نرم افزارانه جمهوری اسلامی ایران، تهران: معاونت پژوهش های روابط بین الملل دانشگاه آزاد.

 

-British Council. (2013) Emerging Powers [online]. www.britishcouncil.org/organisa­tion/facts/around-the-world/emerging-powers [Accessed on 2 March 2013].

-Brown, Richard. (2009) Global Horizons: How International Graduates Can Help Busi­nesses. London: The Council for Industry and Higher Education.

- British Council Annual Report, 2012-2013

- British Council Annual Report, 2009-2010

- De Haas, Hain. (2006). Engaging Diasporas How governments and development agencies can support diaspora involvement in the development of origin countries, International Migration Institute James Martin 21st Century School University of Oxford. A study for Oxfam Novib.

- Foreign and Commonwealth Office. (2011) Foreign and Commonwealth Office Struc­tural Reform Plan Monthly Implementation UpdateLondon:Gov.UK.

- Foreign and Commonwealth Affaires, Iran - country of concern, human rights and democracy report, 10 April 2014

- Foreign and Commonwealth Office,(2013–14) Annual Report and Accounts.

-Government Response to the House of Lords Select Committee on Soft Power and UKs Influence.(2014) Persuation and Power in the Modern World, Presented to the Parliament by the Secretary of State for Foreign and Commomwealth Affairs.

-Hague, William. (2012) Foreign Secretary Speech on Diplomatic Tradecraft[Speech] The British Academy, London, 17 October 2012.

-Haugevik, Kristin M. and Bratberg, Oivind. (ed.) (2011) The Cultural Superpower: British Cultural Projection Abroad. Journal of the British Politics Society Norway. 6 (1) Winter.

-Henley and Partners. (2013) The Henley and Partners Visa Restrictions Index 2013 [online]. www.henleyglobal.com/fileadmin/pdfs/visarestrictions/Global%20Rank­ing%20-%20Visa%20Restriction%20Index%202013-08.pdf [Accessed on 25 October 2013].

-Higher Education Statistics Agency. (2013) Non-UK Domicile Students [online] 11 Janu­ary 2013. www.hesa.ac.uk/content/view/2663/393/ [Accessed on 3 April 2013].

-House of Lords Science and Technology Committee. (2010) Setting Priorities for Publicly-Funded Research. London: The Stationery Office.

-Howell, Lord. (2012) Speech to the Wilton Park International Council [Speech] Wilton Park International Council, Steyning, 31 May 2012.

-Kagan, Robert. (2012) Not Fade Away: the Myth of American Decline. New Republic. 11 January 2012.

-Khandogiy, Volomydyr. (2013) Great Britain´s Soft Power. Day Kiev. 7 August 2013.

-Kirkup, James. (2011). Muslims Must Embrace Our British Values, David Cameron Says. The Telegraph. 5 February 2011.

-McClory, Jonathan. (2011) The New Persuaders II: a 2011 Global Ranking of Soft Power. London: Institute for Government.

-McClory, Jonathan. (2013) The New Persuaders III: a 2012 Global Ranking of Soft Power. London: Institute for Government.

-Media, Narval. (2009) Stories We Tell Ourselves: the Cultural Impact of UK Film 1946 2006. London: UK Film Council.

-Michaud, Chris. (2012) English the Preferred Language for World Business. Reuters. 16 May 2012.

-Nye, Joseph(2000),The Paradox of American Power. Why the Worls only Super Power cant Go it Alone,Oxford: Oxford University Press.

-Nye, Joseph(2004), Soft Power: The Means to Success in World Politics, Public Affairs.

-Nye, J. (2003) US Power and Strategy after Iraq. Foreign Affairs. 82 (4).

-Paton, Graeme. (2012) More Children Educated in British Schools Overseas. The Telegraph. 16 October 2012.

-Rogers, Simon. (2012) Top 100 Bestselling Books of 2012. The Guardian. 28 December 2012.

-Saville-Troike, Muriel. (2006) Introducing Second Language Acquisition.Cambridge, Cambridge University Press.

-Sehgal, Manjeet. (2009) BBC: World’s Largest Broadcaster Most Trusted Media Brand. Media Newsline. 13 August 2009.

-Shanghai Jiao Tong University. (2013) Academic Ranking of World Universities 2013 [on­line]. www.shanghairanking.com/ARWU2013.html [Accessed on 6 January 2014].

-Times Higher Education. (2013) World Reputation Rankings 2013 [online]. www.timeshighereducation.co.uk/world-university-rankings/2013/reputation-ranking/range/01-50 [Accessed on 6 January 2014].

- The UK Spectrum Strategy, Delivering the best value from spectrum for the UK, Department of culture, Media and Sport, 10 march 2014.

-Visit Britain. (2011) How the World Sees Britain. Foresight. 96 (October).

-Warner, Gerald. (2010) The Royal Family is a Bargain for Britain. The Telegraph. 23 June 2010.

- Snow, Nancy & Philip Taylor(2009), Handbook of Public Diplomacy, Published by Routledge.

- www.alnwick.gov.uk 

- www.britishcouncil.org

- www.gov.uk

www.media.visitbritain.com        

- www.nationalmuseums.org.uk

- www.visitbritain.org/britaintourismindustry/tourismaffair

www.roozonline.com/persian/news/newsitem 

www.fco.org/ Lord Carter Report /2005

 

 

 

 

 

 

 


 

 

- امام زاده فرد، پرویز(1389)، بررسی جایگاه قدرت نرم در سیاست: از دوران باستان تا زمان معاصر، فصلنامه مطالعات سیاسی، بهار.
- کوهی اصفهانی، مرضیه(1384)، مراکز فکری تأثیرگذار در سیاست خارجی و امنیتی انگلیس، تهران: مؤسسه ابرار معاصر تهران.
- میلسن، ژان و همکاران.(1388). دیپلماسی عمومی نوین: کاربرد قدرت نرم در روابط بین الملل، ترجمه رضا کلهر و سید محسن روحانی، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
- افخمی، حسین و علیرضا عبدالله(1388)، مطالعه تطبیقی ساختار و نحوه پوشش اخبار ایران در تارنماهای ملی و بین المللی(تحلیل محتوای مطالب سیاسی تارنماهای خبری ایرنا، بی بی سی فارسی و صدای آمریکا)، مجله جهانی رسانه، دانشگاه تهران.
- سلیمانی، رضا(1388)، براندازی نرم و تأسیس تلویزیون های فارسی زبان«مطالعه موردی بی بی سی»، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی.
- چونگ، آلن(1391)، قدرت نرم در سیاست خارجی،با تأکید بر فضای جهان اطلاعات، ترجمه مهدی ذوالفقاری،تهران:  ناشر دانشگاه امام صادق(ع).
- گلشن پژوه، محمودرضا(1387)، جمهوری اسلامی ایران و قدرت نرم: نگاهی به قدرت نرم افزارانه جمهوری اسلامی ایران، تهران: معاونت پژوهش های روابط بین الملل دانشگاه آزاد.
 
-British Council. (2013) Emerging Powers [online]. www.britishcouncil.org/organisa­tion/facts/around-the-world/emerging-powers [Accessed on 2 March 2013].
-Brown, Richard. (2009) Global Horizons: How International Graduates Can Help Busi­nesses. London: The Council for Industry and Higher Education.
- British Council Annual Report, 2012-2013
- British Council Annual Report, 2009-2010
- De Haas, Hain. (2006). Engaging Diasporas How governments and development agencies can support diaspora involvement in the development of origin countries, International Migration Institute James Martin 21st Century School University of Oxford. A study for Oxfam Novib.
- Foreign and Commonwealth Office. (2011) Foreign and Commonwealth Office Struc­tural Reform Plan Monthly Implementation UpdateLondon:Gov.UK.
- Foreign and Commonwealth Affaires, Iran - country of concern, human rights and democracy report, 10 April 2014
- Foreign and Commonwealth Office,(2013–14) Annual Report and Accounts.
-Government Response to the House of Lords Select Committee on Soft Power and UKs Influence.(2014) Persuation and Power in the Modern World, Presented to the Parliament by the Secretary of State for Foreign and Commomwealth Affairs.
-Hague, William. (2012) Foreign Secretary Speech on Diplomatic Tradecraft[Speech] The British Academy, London, 17 October 2012.
-Haugevik, Kristin M. and Bratberg, Oivind. (ed.) (2011) The Cultural Superpower: British Cultural Projection Abroad. Journal of the British Politics Society Norway. 6 (1) Winter.
-Henley and Partners. (2013) The Henley and Partners Visa Restrictions Index 2013 [online]. www.henleyglobal.com/fileadmin/pdfs/visarestrictions/Global%20Rank­ing%20-%20Visa%20Restriction%20Index%202013-08.pdf [Accessed on 25 October 2013].
-Higher Education Statistics Agency. (2013) Non-UK Domicile Students [online] 11 Janu­ary 2013. www.hesa.ac.uk/content/view/2663/393/ [Accessed on 3 April 2013].
-House of Lords Science and Technology Committee. (2010) Setting Priorities for Publicly-Funded Research. London: The Stationery Office.
-Howell, Lord. (2012) Speech to the Wilton Park International Council [Speech] Wilton Park International Council, Steyning, 31 May 2012.
-Kagan, Robert. (2012) Not Fade Away: the Myth of American Decline. New Republic. 11 January 2012.
-Khandogiy, Volomydyr. (2013) Great Britain´s Soft Power. Day Kiev. 7 August 2013.
-Kirkup, James. (2011). Muslims Must Embrace Our British Values, David Cameron Says. The Telegraph. 5 February 2011.
-McClory, Jonathan. (2011) The New Persuaders II: a 2011 Global Ranking of Soft Power. London: Institute for Government.
-McClory, Jonathan. (2013) The New Persuaders III: a 2012 Global Ranking of Soft Power. London: Institute for Government.
-Media, Narval. (2009) Stories We Tell Ourselves: the Cultural Impact of UK Film 1946 2006. London: UK Film Council.
-Michaud, Chris. (2012) English the Preferred Language for World Business. Reuters. 16 May 2012.
-Nye, Joseph(2000),The Paradox of American Power. Why the Worls only Super Power cant Go it Alone,Oxford: Oxford University Press.
-Nye, Joseph(2004), Soft Power: The Means to Success in World Politics, Public Affairs.
-Nye, J. (2003) US Power and Strategy after Iraq. Foreign Affairs. 82 (4).
-Paton, Graeme. (2012) More Children Educated in British Schools Overseas. The Telegraph. 16 October 2012.
-Rogers, Simon. (2012) Top 100 Bestselling Books of 2012. The Guardian. 28 December 2012.
-Saville-Troike, Muriel. (2006) Introducing Second Language Acquisition.Cambridge, Cambridge University Press.
-Sehgal, Manjeet. (2009) BBC: World’s Largest Broadcaster Most Trusted Media Brand. Media Newsline. 13 August 2009.
-Shanghai Jiao Tong University. (2013) Academic Ranking of World Universities 2013 [on­line]. www.shanghairanking.com/ARWU2013.html [Accessed on 6 January 2014].
-Times Higher Education. (2013) World Reputation Rankings 2013 [online]. www.timeshighereducation.co.uk/world-university-rankings/2013/reputation-ranking/range/01-50 [Accessed on 6 January 2014].
- The UK Spectrum Strategy, Delivering the best value from spectrum for the UK, Department of culture, Media and Sport, 10 march 2014.
-Visit Britain. (2011) How the World Sees Britain. Foresight. 96 (October).
-Warner, Gerald. (2010) The Royal Family is a Bargain for Britain. The Telegraph. 23 June 2010.
- Snow, Nancy & Philip Taylor(2009), Handbook of Public Diplomacy, Published by Routledge.
www.media.visitbritain.com        
www.roozonline.com/persian/news/newsitem 
www.fco.org/ Lord Carter Report /2005